ملخص الجهاز:
"باری دادگاه جنائی مطابق قانون تشکیل شده و هر کس در جایگاه خود نشسته و کیفر- خواست خوانده شد و باردیگر از متهم پرسیده شد که آیا بجرم خود اعتراف دارد یا نه؟ ممکن است بگوئیم این چه سئوال است که مکرر میشود ولی با مختصر توجه فهمیده میشود ممکن است متهم را فرضا عوضی آورده باشند و یا در مراحل قبلی ترس و هراس داشته،هرچند تصور این مطالب امروزه مشکل است معذالک برای رعایت کامل احتیاط است که از نو تمام جنایات از متهم سئوال میشود و باید هم همین طور عمل شود زیرا متهم آزادانه در مقابل هیئت حاکمه و دادستان و وکلاء و مدعیان خصوصی حرف میزند و بگذار هر چه در دل دارد بگوید.
در اینجا نیز عقاید مختلفی وجود دارد بعضیها میگویند قاتل سبق تصمیم قتل نداشته و یک حالت مخصوصی بوی دست داده یعنی دچار جنون آنی شده و مرتکب این عمل گردیده و فعلا کشتن او چه فایدهء دارد آیا مقتوله زنده میشود و یا جامعه اصلاح میگردد و دیگر نظایر این قبیل قتلها واقع نمیشود؟چه بهتر که از قدرت فعاله او استفاده شود و برای همیشه یا مدت طولانی در زندان بماند ولی برخی را عقیده بر این است که قصاص موجب تشفی قلب و حیات است.
بار سوم وکیل دیگری بمیان وارد و دلایل دیگری اقامه و گفته میشود گزارش مأمور انتظامی نیز درست نبوده-خلاصه سخن را کوتاه مینمائیم و آنطوریکه دیده میشود-باید صدور احکام و اجراء احکام را از یکدیگر تفکیک نمود بدین توضیح ممکن است حکمی صادر شود ولی مدتهای متمادی بعللی که شرح آن در این مختصر نمیگنجد اجرای آن بتأخیر بیفتد و بازهم نباید این نقیصه را بحساب دادگستری گذاشت زیرا از همین مثال سادهایکه گفته شد معلوم میگردد که عوامل زیادی باعث تأخیر در رسیدگی یا عدم اجرای احکام میشود که با قوانین فعلی جلوگیری از آنها تقریبا محال است."