خلاصة:
آ ن چه مسلم است این که ابن عربی با عرفانی پیش رو و بسیار متعالی، عصاره ی ماترک تعالیم اولیای پیشین متصوفه را با برخوردی نظری و فلسفی و نبوغی عدیم المثل، چنان خلاقانه به بازتولیدی نو تبدیل کرد که هنوز، تا عصر حاضر، خود میراث گذار و پدر فکری اکثر عرفای متاله و متفکر به شمار می آید. سلطه ی اندیشه ی او از زمان حیاتش تا ظهور عرفای شیعی و نظریه پردازان و نقادان صفوی و قاجار و متاخرین معاصر، خود، گواه عظمت روح و فکر وی است. یکی از مهم ترین آموزه های فکری ابن عربی در عرفان نظری، در باب ولایت است. مبحث ولایت را می توان به دو دوره ی قبل و بعد از ابن عربی تقسیم کرد. آن چه از این مفهوم و مصادیق ظهوری آن در اندیشه ی شیخ محمود شبستری در گلشن راز برمی آید، ادامه ی تعالیم سنت اکبری و شارحین معاصر وی، چون قیصری و کاشانی است. در این مقاله سعی شده است آن چه از تعالیم محیی الدین ابن عربی در اندیشه ی شیخ شبستری درباره ی ولایت و انسان کامل رسوخ کرده است با تکیه بر منظومه ی گلشن راز، بررسی و تحلیل شود. این مقاله ماحصل تحلیل مقایسه گونه ای بین آرای ابن عربی و شبستری، برای نشان دادن نقطه های تاثر عارف شبستر از آثار شیخ اکبر است. بنابراین در خلال مطالب، به فراخور موضوع، از قیاسات و اشارات سایر شراح آثار ابن عربی و عرفای مقدم بر وی نیز استفاده گردیده است.
Ibn Arabi with his progressive mysticism reproduced the heritage of the previous great masters of Sufism in such a way that he is considered the forefather of the majority of mystical theologians and thinkers even up to the present time. The scope of his influence، from his own time to the appearance of Shi'ite mystics and theoreticians of the Safavid and the Qajar periods as well as contemporary thinkers is the evidence to the greatness of his soul and views. One of the most important aspects of Ibn Arabi's views in theoretical mysticism is on Sainthood (velayat) which can be divided into before and after Ibn Arabi. It is obvious that Sheikh Mahmud Shabestari's views in Golshan-e Raz is a continuation of the Ibn Arabi's tradition and his commentators such as Qaysari and Kashani. This paper is a study of the influence of Muhy al-Din Ibn Arabi's instructions on the views of Sheikh Shabastari about Sainthood and perfect man in Golestan-e Raz. Thus it is a comparative study of the views of Ibn Arabi and Sheikh Mahmud; and some inferences are made from other commentators of Ibn Arabi and mystics before him.
ملخص الجهاز:
"ناظم در تبیین سیر دورانی ولایت و بقای بعد از فنا،که مستلزم آغاز سلوکی تازهاست،میگوید: {Sو گر بر پوست تابد تابش خور#در این نشئه کند یک دور دیگر#درختی گردد او از آب و از خاک#که شاخ او رود بر هفتم افلاک#همان دانه برون آید دگر بار#یکی صد گشته از تقدیر جبار#چو سیر حبه بر خط شجر شد#ز نقطه خط،ز خط دور دگر شد#چو شد در دایره سالک مکمل#رسد هم نقطهی آخر به اول#دگر باره شود مانند پرگار#بدان کاری که اول بود بر کارS}(12،ص:360-365) در شرح این سیر آمده است:«معرفت فطری،که لازم وجود است،به مثابت حبه براطوار نشئتین گذار فرمود و در هر طوری،او را شهودی خاص حاصل گردید و مرتبهای ازمراتب کمال،به فعل آمد و اسمی از اسمای حسنی،به حد شهود رسید و باز در آخر،آخردر مظهر اول و ظاهر در مظهر باطن ظهور فرمود،اکنون معلوم میشود که خط مستقیموهمی در صورت شجره،به حقیقت،دوری بوده است،چه که اتصال نقطهی اول به آخر،جزدر حرکت دوری صورت نبندد و باز در حرکت وهمی،دایرهی محیط به حقیقت نقطهیبسیط مجرد است،و نقطهی عین وحدت؛منه مبدأ و الیه یعود»(24،ص:315)."