ملخص الجهاز:
"بر این مبنا،در مقاله پیشرو که بخشی از دستآوردیک طرح مطالعاتی بزرگ در منطقه بازفت،از توابع استان چهار محال و بختیاری است،با استعانت از دیدگاه ساختاری-کارکردی و بهرهگیری از روشهای اسنادی،پرسشنامهای و مشاهدات میدانی،در گردآوری اطلاعات،و نیز به کارگیری مدل استانداردسازی (erocS Z) و نرمافزارهای (SIG weiV crA و CP/SSPS) در پردازش،تحلیل،طبقهبندی و ترسیم گرافیکی یافتههای پژوهش،پس از تعریف و تعیین سطوح یالایههای فضایی همگن،مبادرت به انتخاب کانونهای گردشگری برتر و تنظیم تعاملاتکارکردی بین هریک و سرانجام،ارائه راهبردهایی اجرایی در توسعه و تجهیز ساختار وسازمان فضایی حاکم بر هر کانون و حوزه فرادست آن شده است.
بر این اساس مقاله،پیشرو که حاصل تجربهای عملی و پژوهشی میدانی-کتابخانهای دریکی از زیباترین محورهای توریستی کشور(محور بازفت)در قلمرو استان چهار محالو بختیاری است،بر آن است تا با رویکردی جغرافیایی،ضمن ارائه الگویی اجرایی درتوسعه صنعت گردشگری،پس از تعریف و تعیین سطوح یا لایههای فضایی همگن،نسبت به انتخاب کانونهای گردشگری برتر و تنظیم تعاملات کارکردی بین هریکاقدام و سرانجام راهبردهایی برای توسعه و تجهیز ساختار و سازمان فضایی حاکم بر هرکانون و حوزه فرادست آن ارایه نماید.
هداف پژوهش: این پژوهش در راستای دستیابی به اهداف زیر به رشته تحریر درآمده است: الف)شناسایی،سطحبندی و تعیین لایههای فضایی-توریستی همگن در حوزهجغرافیایی تحقیق؛ ب)شناسایی و اولویتبندی کانونهای گردشگری در سطح هریک از لایههایفضایی-توریستی تعریف شده؛ ج)تبیین و تعریف عناصر سازمانی و ساختاری هر کانون با توجه به وزن و عملکردهر یک در سطح قلمرو تحقیق.
علاوه بر این،با استناد به نتایج حاصل از تحقیقات میدانی و مشاهدات محلی 10فروسامانه یا کانون جاذب در پایینترین سطح یا لایه فضایی از قلمرو تحقیق قرار میگیرد که براساس دادههای مندرج در جدول(شماره 5)هریک به لحاظ وزن و عملکرد درسیستم فضایی تعریف شده از جایگاه متفاوت و متعاملی برخوردارند."