ملخص الجهاز:
"که وی را امیر المؤمنین بمن داده است و دوش سوگند خورده که در باب وی سخن نگوید تا هرچه خواهم کنم.
من با خویشتن گفتم یا احمد سخن و توقیع تو در شرق و غرب روانست و تو از چنین سگی چنین استخفاف کشی؟باز دل خوش کردم که هر خواری پیش آید بیاید کشید از بهر بودلف را.
و باز بدستش آمدم و بوسه دادم و بدید که آهنگ زانودارم که تا ببوسم و از آن پس بخشم مرا گفت تا کی ازین خواهد بود؟بخدای اگر هزار بار زمین را ببوسم هیچ سود ندارد و اجابت نیابی.
و سپاس خدایرا عزوجل که ترا ازین منت در گردن من حاصل نشد و حدیث من گذشت(یعنی اینک پیام امیر المؤمنین)میفرماید که قاسم عجلی را مکش و تعرض مکن و هم اکنون بخانه بازفرست که دست تو از وی کوتاه است و اگر او را بکشی ترا بدل وی قصاص کنم."