ملخص الجهاز:
"همزهای که به صورت حکمی در وسط کلمه است و در حالت انفراد الف نوشته میشود همزۀ متوسط حکمی که در حالت انفراد الف نوشته میشود،یا چنان است که به آن ضمیری اتصال پیدا میکند و با آن حرکات اعرابی آن متغیر میشود، که این ضمیر یا کاف است یا هاء یا نا،و یا به آن چیزی متصل میشود که با آن دایم مفتوح میماند،و آن ضمیر تثنیه و علامت مثنی و الف بدل از تنوین در حالت نصب است،و یا چیزی به آن متصل میشود که به سبب آن همیشه مضموم است، و آن واو جماعت ذکور یا واو جمع مذکر سالم است،و یا چیزی به آن متصل میشود که به سبب آن پیوسته مکسور میشود،و آن یاء مخاطب مؤنث است و یاء متکلم و یاء نسبت و یاء جمع مذکر سالم:(1)پس اگر ضمیری به آن متصل شود که با آن حرکات اعرابی آن تغییر پیدا میکند،همزۀ کلمه به شکل حرفی از جنس حرکت آن نوشته میشود،پس اگر همزۀ کلمه مفتوح باشد،به صورت الف نوشته میشود،همچون کرهت خطأکم و خطأهم و خطأنا،و قصدت ملأکم و ملأهم و ملأنا،و سمعت نبأکم و نبأهم و نبأنا،و اگر مضموم باشد به صورت واو نوشته میشود،همچون ظهر خطؤهم،و اشتد ظمؤهم،و أتانی نبؤکم و نبؤهم،و أعطیت رجلا دلوا یملؤه و کتابا یقرؤه،و اگر مکسور باشد به صورت یاء نوشته میشود، همچون سمعت عظیم نبئکم حین مررت علی ملئهم و عجبت من خطئه و من ظمئه.
خاتمة چون به همزۀ پایان کلمه تای تأنیث ساکن متصل شود،همچون قرأت،یا ضمیر رفع متحرک به آن بپیوندد همچون قرأت،که این جز در فعل ماضی نیست، حکم همزۀ متوسط اتصال تای تأنیث ساکن یا ضمیر رفع متحرک به آن،همچون حکم همزۀ متوسط حقیقی است:پس اگر همزه به سبب اتصال به تای تأنیث مفتوح باشد،یا به سبب پیوستن به ضمیر رفع متحرک ساکن باشد،به صورت جنس حرکت ماقبل آن نوشته میشود،همچون:فاطمة قرأت و ظمئت،و الوجوه و ضؤت،و همچون أنا جئت و شئت و قرأت،و نحن ظمئنا،و النساء ظمئن."