خلاصة:
باتلر شافر استاد دانشکده حقوق در دانشگاه سوت وسترن در این مقاله به بهانه اعلام دکترین جنگ با تروریسم از سوی جرج بوش رئیس جمهور پیشین امریکا در فضای پس از حملات 11 سپتامبر، با نگاه به سایر عناصر متزلزل شده تمدن غرب، میکوشد این هشدار را به جامعه امریکا دهد که این دکترین با ناموس حیات و اجزای شکلدهنده یک تمدن مغایر است و سقوط تمدن غرب را که بدون وجود این سیاستها نیز از سالها قبل رو به افول بوده، تسریع و اجتناب ناپذیر خواهد ساخت.
ملخص الجهاز:
"چه چیزی معرف یک تمدن بزرگ است و چه شرایطی برای به وجود آمدن و تداوم آن ضروری است؟ آیا این شرایط، بناهای اعجابانگیز و مجسمههای یادبود رهبران سیاسی آن است یا توالی پیروزیهای نظامی و سیستمهای پرزرق و برق کنترل اجتماعی آن؟ در مدارس دولتی، مشخصههایی را که یک تمدن باید دارا باشد به ما آموختهاند و به ما یاد دادهاند که همواره آنها را در نظر داشته باشیم ؛ اما به اعتقاد من، این تعاریف گمراه کننده هستند.
آیا بزرگی تمدن غرب به دلیل وجود کسانی امثال شکسپیر، میکل آنژ، بتهون و انیشتین و نیز محصولاتی که زندگی مرفه و طولانیتری را به ارمغان میآورند و دستاورد صنعتی شدن هستند، بوده یا به دلیل وجود شرایطی که امکان بروز و تجلی چنین خلاقیتهایی را به وجود آورده است؟ از آنجا که اصل آنتروپی همچنان نفوذ و سیطره خود را بر جهان حفظ کرده است، تمامی سیستمهای زنده باید انرژی جدیدی (آنتروپی منفی) را تولید کنند تا بقای آنها تضمین شود.
اکنون زمان با ما به عنوان آحاد مردم است، برای پافشاری بر اینکه زندگی در حال رخت بر بستن از این سیاره است؛ که ما باید روح آزاد و خلاق خود را دوباره به دست آوریم و با این کار، بار دیگر تمدن غرب را احیا کنیم؛ و اینکه آن دسته از سیستمهای ساختارمندی که بر استثمار و انهدام حیات در مسیر پیشبرد منافع خود اصرار میورزند، همین حالا باید به کناری گذاشته شوند."