خلاصة:
اندیشه ی خواننده ی نهفته یا درون کتاب، بر پایه ی این نگرش شکل گرفته که برای گفتن یک چیز، دو فرد لازم است و نویسنده یا مولف، برای آشکار ساختن معنای مورد نظر، روابطی را در اثر خود با خواننده ایجاد می کند. ایدن چمبرز بر این باور است که برای یافتن این خواننده، که او خواننده ی «نهفته»اش می خواند به روشی نیاز است که در داستان های کودک و نوجوان، کودک را در مقام خواننده به شمار آورد و او را در درون کتاب جای دهد. از همین رو، چمبرز روش پیشنهادی خود را برای این کار ارائه می دهد. از دیگر سو منتقدان ادبیات کودک در چند سال گذشته، به آثار داستانی احمد اکبرپور، توجهی ویژه داشته اند و کودکان و نوجوانان نیز از این آثار استقبال کرده اند. از همین رو، این پژوهش بر آن است تا بر پایه ی نظریه ی چمبرز، سه اثر داستانی اکبرپور را بررسی کند و خواننده ی درون این داستان ها را آشکار سازد.
In order for the thoughts of the reader within the book to be formed، two people are necessary to say something and that the writer، in order to reveal his intended meaning creates certain relationships with the reader within his text. When the writer starts the narration، s/he considers a reader/listener called patterned by Umberto Eco; the patterned reader is a picture of an imaginary reader created by the writer in order to arrange his ideas. Aidan Chambers believes that in order to find this reader who he calls "the implied reader in the book"، it is necessary to consider the child as the reader in the book، not outside it. Chambers suggests that to find this implied reader "in the book" and his/her characteristics، some features such as style، point of view and empty spaces for the reader to participate in creating elements of the story must be analyzed. This paper uses Chambers' theory to analyze three stories of Akbarpour which have been popular in the past years (That Night's Train، Emperor of Words and I 'm not My Father's Servant).
ملخص الجهاز:
گفتنی است محدودکردن کانون توجه به زاویهی دید کودک، از یک سو به نویسنده کمک میکند تا حضور خود دوم خویش را در کتاب، در میدان ادراکی کودک خواننده حفظ کند و ازسوی دیگر، اگر کودک نویسندهی پنهان در داستان را کشف کند و با او ارتباط دوستانه برقرار کند، به درون کتاب جذب میشود.
آن چه موجب تفاوت این داستان با بسیاری دیگر از داستانهای کودک و نوجوان شده، شیوهی بهرهگیری نویسنده از زاویهی دید و روایتگری است؛ قرار گرفتن چند روایت در دل روایت اصلی و فراهم آوردن نشانهها و زمینههای لازم برای باز بودن روایتها به مشارکت هرچه بیشتر مخاطب در ساختن داستان کمک میکند.
با وجود هنرنمایی نویسنده در بهرهگیری از این شیوه، برخی کاستیها در زاویهی دید و روایت در این داستان دیده میشود: - بنفشه که دختری پنج ساله است، چگونه میتواند خاطرات دوسالگی خود را به یاد آورد؛ آن هم خاطراتی بسیار دقیق و جزیی مانند «گلهای روی پیراهن مادر یادش می آید و یک بار که با سرعت میخواست برود توی آغوش او و صورتشان محکم به هم خورده بود» (اکبرپور، 1378: 10).
طرفداری در امپراتور کلمات طرفداری از مخاطب در این اثر به چند شکل دیده میشود: یکی با زاویهی دید در پیوند است؛ نویسنده با کشاندن مخاطب به درون متن زمینه را برای مشارکت او فراهم میسازد.