خلاصة:
«اخلاق فضیلت»، نظریه ای هنجاری است که به دلیل فضیلت محوری از دو نظریه «سودگروی» و «وظیفه گروی» متمایز می گردد. در این باره که آیا می توان اخلاق دینی را تقریری از اخلاق فضیلت دانست یا خیر، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. اغلب فیلسوفان مسلمان و مسیحی با ارائه تبیینی فلسفی ـ دینی از نظریه فضیلت، این امر را ممکن دانسته اند و برخی دیگر در سازگاری این دو تردید نموده و با دلایلی به توجیه آن پرداخته اند.
در این نوشتار، ضمن تبیین دو رویکرد مخالف و موافق، سعی شده تا با ذکر شواهدی بر قرابت و سازگاری بین اخلاق دینی و فضیلت و نیز اصلاح و تکمیل لازم در اخلاق فضیلت، امکان تقریری دینی از این نظریه توجیه گردد. اسلام و مسیحیت، دو دین الاهی هستند که در این نوشتار مورد نظر می باشند.
Virtual ethics is regarded as a normative theory. Virtual ethics focuses on virtue and it, therefore, is distinctive from utilitarianism and functionalism. Can this ethical school be religiously interpreted? Answering the question, different views have been presented. MostMuslims and Christian philosophers, giving a philosophico-religious justification on virtue, have answered it positively. Some, however, basing their explanation on certainproofs, have hesitated on the problem.The author, justifying two mentioned approaches, has argued for a kind of agreement between virtual ethics and religion. Finally rectifying or changing the framework of virtual ethics has been counted among the proposals preparing the foundations for proving the agreement. In the paper, Islam and Christianity, two divine religions, have been brought into consideration.
ملخص الجهاز:
لزوم دور اشکال سوم این دیدگاه آن است که اگر خوبی و بدی برحسب اوامر الاهی تعریف شوند، میتوان از کسی که چنین موضعی دارد،پرسید:چرا خداوند به فلان کار امر کرده است؟ چنین شخصی نمیتواند در پاسخ بگوید:چون آن کار،کار خوبی است؛زیرا دور پیش میآید.
نقد و بررسی تقریری که در وابستگی اخلاق به دین در تعریف،مطابق نظریه امر الاهی ارائه شده است،توانایی اثبات آن را ندارد و اشکالاتی که در رد این تقریر ارائه شده،کموبیش وارد است؛اما به نظر میرسد میتوان نحوهای از وابستگی را برای مفاهیم اخلاقی اثبات کرد که در حقیقت،بیانگر این نکته است که بدون دین و باورهای دینی نمیتوان معنای کامل و روشنی برای مفاهیم اخلاقی همچون خوب و بد و باید و نباید ارائه کرد.
در حقیقت اینکه افعال و صفات اخلاقی برای خود نفس الامری دارند و خوبی و بدی آنها تابع این نفس الامر است،بر این اساس استوار میباشد که کسی وجود خدا و سعادت اخروی(قرب الاهی)را بپذیرد و هرگاه چنین پذیرشی اتفاق افتاد،وابستگی نیز پذیرفته شده است.
ما نیز همانند ایشان،نظریه امر الاهی در باب وابستگی اخلاق را مردود میدانیم و علاوه بر اشکالاتی که از منتقدان یاد شده نقل شد،اضافه میکنیم که در تفکر اسلامی و شیعی،حسن و قبح یک امر ذاتی تلقی میگردند و به همین دلیل آن را تابع امر و نهی الاهی نمیدانند؛اما در ادامه میگوییم این نوع وابستگی با بیان دیگری قابل اثبات است و در ادامه همین مقال به ذکر آن خواهیم پرداخت؛اما پیش از آن چند نکته را باید گفت: گاهی در فهم حسن و قبح ذاتی،سوءتفاهمهایی پیش آمده است که موجب گم شدن جایگاه بحث میشود و به نتیجهگیریهای غیرمنطقی میانجامد.