ملخص الجهاز:
"با توجهبه همین دو نکته یعنی؛نگاه فرصتمحور به گوناگونی فرهنگی-قومی ایران و تعریف اسلامی از بهرهوری به عنوان سعادتمادی و معنوی فرد و جامعه،در این مقاله سعی میشود با تعریفو تبیین تنوع و مدیریت تنوع و ارتباط آن با سیاستهایمدیریتی در بخش کلان فرهنگی به نتایج نظری در مورد ارتقاءمباحث مدیریتی و سیاستگذاری دست یافت.
البته باید اشاره کرد که قبل از مفهوم مدیریت،تنوعاصطلاحات و مفاهیم دیگری برای رفع تبعیض مورد توجهبودهاند؛ولی مدیریت تنوع از چندین نظر با مفاهیم قبلی متفاوتاست: الف)از یک انتقال نظاممند به جای تأکید یک طرفه رویجذب و انتخاب به روشهای قبلی حمایت میکند؛یعنی توجهبه برنامهریزیهای سه تا چهارساله مدنظر است که برنامهریزیکارورزی گسترده بر روی ایجاد نظام متمرکز و همکاری و نظارترا شامل میشود.
با همه کلیات گفته شده در بالا استراتژیهای برجستهمدیریت قومی در سالهای اخیر در ایران به شکل زیر قابلتقسیم بندی است: الف)استراتژی همبستگی ملی در دوران قاجاریه،از طریقایجاد پیوندهای فامیلی میان رؤسای قبایل،ایلات و منتقدانمحلی با شاه و درباریان، ب)استراتژی مهار و سرکوب خوانین و رؤسای ایالات وتختهقاپو کردن عشایر در زمان پهلوی اول، ج)استراتژی مدرن سازی توأم با تحقیر فرهنگی و تبعیضاقتصادی مناطق قومی در زمان پهلوی دوم، د)در دوران بعد از انقلاب بنابر دلایل متعدد استراتژی مدونو منسجمی در برابر مدیریت تنوع قومی نداشتهایم،مانند وقوعانقلاب و آثار و تبعات آن،جنگ تحمیلی و مسائل ناشی از آن کهجزء مسائل عمومی تأثیرگذار بر این روند بوده است.
از این رو با در نظر گرفتن مؤلفههای شکلگیری هویتملی و توجه ویژه به پتانسیل ایران در مبحث تنوع اقوام،تلاش گردید نکاتی چند در مورد مهارتهای مدیران فرهنگی،محرکهایمدیریت تنوع،نحوه شکلگیری قومیتها،برنامههای حکومتهایایرانی برای مباحث قومی و مدلهای موجود برای مدیریت تنوعقومی در ادبیات علوم اجتماعی بیان گردد."