خلاصة:
خرّمدینیه را یکی از بزرگترین جنبش های مذهبی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان در سده های دوم و سوم هجری قمری دانسته اند، که نسبت به سایر فرقه های ایرانی این دوره از اهمیت بیشتری برخوردار است و منابع خذی نسبتا قابل توجه نیز درباره آنان در دست است. با این همه، هنوز نادانسته های زیادی از آنان داریم؛ به ویژه آنکه بیشتر منابع با خشم، کینه و عداوت از آنان سخن گفته اند. مشکل اساسی و مهمی نیز که در این تحقیق با آن روبرو هستیم، خلط میان این فرقه و سایر فرقه های آن دوره است. اما به احتمال بسیار خرمدینیه همان مزدکیه دوره ساسانی یا بسیار متاثر از آن است که پس از گذشت بیش از دو قرن دوباره آشکارا به اظهار عقیده و حضور سیاسی و اجتماعی خود پرداختند. آرا و اندیشه های مزدک به یکباره محو نشد، بلکه توسط زن او و نیز برخی از پیروانش که از آن قتل عام جان سالم به در برده بودند، به طور مخفیانه نشر و توسعه یافت. خرمدینان به دو بن یا دو اصل، و نیز حلول و تناسخ معتقد بودند، و ظاهرا اباحه گری و اشتراک اموال و زنان نیز میان آنان رواج داشت. به گفته برخی، به علت عدم وجود یک معبد واحد و نیز نداشتن یک رهبری و ریاست دینی مشخص، و همچنین به سبب پراکندگی در ولایات و سرزمین های مختلف ایران و ارتباط نداشتن با یکدیگر، به چندین دسته و گروه تقسیم شدند و هر دسته نام خاصی به خود گرفت و در نتیجه برخی از تعالیم و اعتقاداتشان نیز متفاوت شد. از همین رو در منابع دوره اسلامی میان آنان بسیار خلط شده است.
Khurramdīnīyyah is one of the greatest religious، political and social movements in Iran in the 9th century C.E. Although this movement is more important than other sectarian movements of that era and there are relatively considerable sources available about it، its true nature is not clear، primarily due to the fact that these sources mainly speak about it with hostility and disagreement. Moreover، these sources present a confused picture of Khurramdīnīyyah which is sometimes mingled with the elements from other sects of that period. Mazdakīyyah– a heterodox sect of Sassanid period– probably exercised a powerful influence on Khurramdīnīyyah. It has also been asserted that the latter was the continuation of the former. In fact، after the suppression of Mazdakism by Sassanind kings، the teachings of Mazdak did not disappeared. On the contrary، through the efforts of his wife and some of his followers who survived from the massacre، these teaching lived on and secretly scattered. It is more likely that Mazdakian teachings were revitalized under the name of Khurramdīnīyyah more than two century later. A dualist belief in two principles، as well as، reincarnation and transmigration are the main doctrines which Khurramdīnīyyah promoted. Moreover an extremist form of communal life is attributed to them، based on sharing properties– even their spouses. The lack of a central church and exact religious leadership and the diffusion of the believers in different parts of Iran led Khurramdīnīyyah into dispersion. Several sub-sects، with different names and doctrines، emerged from it، which caused a clear confusion in accounts of Islamic sources about them.
ملخص الجهاز:
» ابن شاکر کتبی (د ٧٦٠ ق) نیز در عیون التواریخ گفته های سبط ابن جوزی را تکرار می کند و می گوید: «او را بابک خرمی نامیدند، زیرا برای آنکه مردم را به مقالت خرمیه خواند، و خرم لفظ فارسی است ، مقصود از آن چیز مطبوع لذت بخش است ؛ زیرا که ایشان معتقد به اباحت اشیاءاند و خرمی را بی تکلیفی و پیروی از شهوات می دانند، و این لقب 5 مزدکیه بود که اهل اباحت و اتباع مزدک بودند.
٤. نک : صدیقی ، ص٢٤١؛ نفیسی ، سعید، بابک خرم دین ، تهران ، فروغی ، ١٣٤٢ ش، ص٢١؛ نیز: به هر حال این مطلب که چرا خرمدینان به این نام خوانده شدند و اینکه آیا خودشان این نام را بر خود اطلاق کردند یا دیگران آنان را اینگونه نامیدند، همچنان مبهم و حل ناشده باقی مانده است .
»٦ این گزارش بغدادی نیز نشان می دهد که مزدکیان در سدٔە ٥ ق به حیات دینی خود ادامه می دادند و تا آن حد علنی و آشکار بوده اند که دربارٔە گرفتن جزیه از آنان بحث می شده است .
». ١ بغدادی در الفرق بین الفرق با دقت بیشتری این مطلب را توضیح می دهد وخرمدینان را به دو دسته پیش از اسلام و دورٔە اسلامی ، و گروه اخیر را نیز به دو دستۀ بابکیه و مازیاریه تقسیم می کند: «آنان [خرمدینان ] دو دسته اند: دسته ای از ایشان پیش از اسلام بودند، مانند مزدکیان که همۀ کارهای زشت و ناروا را روا دانسته گفتند که مردمان باید در مال و زن انباز باشند...