خلاصة:
مطالعة حاضر با اتخاذ رویکرد تطبیقی موردمحور و به کارگیری روش تحلیل فازی، شرایط علّی نابرابریهای درآمدی در ایران در یک دورة شصت و چهار ساله را مورد بررسی قرار داده است. موارد این بررسی، شش دورة تاریخی میباشند که با عنایت به تغییر در سیاستهای توسعهای از یکدیگر تفکیک شدهاند. مدل پیشنهادی جهت مطالعة شرایط علّی موثر بر نابرابریهای اجتماعی (با تاکید بر نابرابری درآمد)، مدلی ترکیبی است که توامان از دیدگاه نوسازی، وابستگی (موقعیت در نظام جهانی) و نظریة دولت توسعهگرا (خودگردانی دولت و روابط دولت – جامعه) بهره گرفته است. نتایج وارسی شروط لازم (منفرد) نابرابری درآمدی در ایران نشان داد توسعة اقتصادی، شرط لازم برابری درآمد و قدرت دولت (دولت بزرگ و رانتیر) و وابستگی نیز هر یک شرط لازم نابرابری درآمد محسوب میشوند. اما دموکراسی و قوت جامعه برای برابری درآمدی به تنهایی نه لازم و نه کافی هستند. اجتماع دو شرط دموکراسی و قدرت جامعه شرط کافی برابری درآمدی در ایران و قدرت دولت و جامعه، شرط لازم آن محسوب میشوند. بررسی مسیرهای علّی (شرط) کافی برای وقوع نتیجه نشان میدهد دو مسیر جداگانه برای رخداد نابرابری درآمدی در ایران وجود دارد که هرکدام از این مسیرها شرط ترکیبی (عطفی) کافی تلقی میشوند. اولین مسیر نبود توسعة اقتصادی و نبود قدرت دولت، در کنار وابستگی و نبود دموکراسی است و مسیردوم توسعة اقتصادی، قدرت دولت، وابستگی و نبود دموکراسی و قوت جامعة مدنی است.
ملخص الجهاز:
تحلیل فازی رابطۀ توسعۀ اقتصادی،سیاسی ونابرابریهای درآمدی در ایران1 محمد مظلوم خراسانیعضو هیأت علمی و دانشیار گروهعلوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد مژگان عظیمی هاشمی عضو هیأت علمی گروه پژوهشیعلوم اجتماعی جهاد دانشگاهی مشهد (تاریخ دریافت 1389/3/6،تاریخ پذیرش 1389/9/15) کیده: {IBمطالعۀ حاضر با اتخاذ رویکرد تطبیقی مورد محور و به کارگیری روش تحلیل فازی،شرایط علی نابرابریهای درآمدی در ایران در یک دورۀ شصت و چهار ساله را مورد بررسی قرارداده است.
بررسی مسیرهای علی(شرط)کافی برای وقوع نتیجه نشان میدهد دو مسیر جداگانهبرای رخداد نابرابری درآمدی در ایران وجود دارد که هرکدام از این مسیرها شرط ترکیبی(عطفی)کافی تلقی میشوند.
این مقاله براساس بخشی از نتایج پایاننامۀ دکتری با عنوان"بررسی تطبیقی تاریخی توسعۀ اقتصادی،سیاسی و نابرابریهای اجتماعی در ایران و هند"به راهنمایی دکتر محمد مظلوم خراسانی،تدوین شده است.
نوشتار حاضر جامعۀ ایران را از حیث نحوۀ سازش یا تضادبین اهداف مذکور در یک دورۀ شصت و چهار ساله(از شروع سلطنت محمد رضا پهلوی تاپایان دورۀ اصلاحات 1384)واکاوی مینماید و پاسخگویی به این سؤال مدنظر میباشدکه،سازوکارهای سازش یا عدم سازش بین توسعۀ اقتصادی،سیاسی(دموکراسی)ونابرابریهای درآمدی در دورههای تاریخی ایران چیست؟دورۀ مورد بررسی با استناد بهتحولات سیاسی اقتصادی جامعۀ ایران به شش دوره تجزیه شده است و با بهرهگیری ازتکنیک تحلیل فازی،شرایط علی لازم و کافی نابرابریهای درآمدی مورد بررسی قرارمیگیرد.
Fuzzy-Set/Qualitative Comparative Analysis,FS/QCA &%05908NETG059G% به برابری قدرت خرید و تغییرات نرخ ارز در سطح بین المللی1)و نسبت سرمایهگذاری(نسبتی از درآمد که پسانداز و صرف سرمایهگذاری میشود)تعریف شد.