ملخص الجهاز:
"کشورهایی که در مرکز یا به قول«والرشتاین»در«هسته»،واقعند به دلیل آنکه ساختارهایاقتصادی-سیاسی آنها برتر از دیگر کشورهااست،محور حرکت نظام جهانی را تشکیلمیدهند و درواقع«تصمیمسازیها»و تصمیمگیریها از سوی این کشورها انجاممیشود.
اماگسترش اقتصادی از سال 1967 به بعد چگونه بودو چه اتفاقی افتاد؟بررسیها نشان میدهد ازسال 1967 به بعد اقتصاد جهانی سرمایهداریبه دنبال انباشت هرچه بیشتر امکانات اقتصادی بودو در این راه به نوآوری و تکامل صنایع رایانه،ریزتراشهها،مهندسی ژنتیک و منابع جدیدانرژی روی آورد،چراکه این نظام به دنبال افزایشهرچه بیشتر تولید و کاهش هرچه بیشتر هزینهتولید بود.
اما نظام جهانی سرمایهداری چگونه بایدبه فنآوریهای جدید از قبیل صنایع رایانهای و ازآن طریق به کاهش هرچه کمتر هزینه فنآوریو انباشت بیشتر سرمایه دست مییافت؟در راستای این کار این نظام باید بخش اعظم برخیاز صنایع سودآور خود را رها میکرد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) &%02502BOBG025G% دول سه-شاخصهای مهم ادغام اقتصادی در جهان (به تصویر صفحه مراجعه شود)اما شاخص دیگری وجود دارد کهنشاندهنده میزان یکپارچگی و یا وحدتتجاری در قالب جهانی شدن است.
این بدین معنیاست که شرایط ایران نه تنها برای وارد شدن بهنظام جهانی اقتصاد مناسب نیست بلکه نظامجهانی اقتصاد به دفع آن همت گماشته است.
ولی تأثیر فرآیند«جهانی شدن»برایران چگونه است؟آیا ایران میتواند مانع آنشود؟در جواب باید گفت ایران به هیچوجهنمیتواند از تأثیر«جهانی شدن»در امان بماند ویا به عبارت دیگر مانع اثر«جهانی شدن»برکشورمان شود که ما در اینجا به دو عامل اشارهمیکنیم:اول،عمده اقتصاد ایران وابسته بهدرآمدهای حاصل از صادر کردن نفت خاماست و از محل این درآمد،چرخ اقتصاد کشورمیچرخد و مواداولیه و موردنیاز کشور ازجمله کالاهای اساسی و ضروری نیز از محلاین درآمدها وارد میشود."