ملخص الجهاز:
"2 مشکلات اقتصادی جمهوریهای آسیای مرکزی،بجزمواردی که مربوط به وضعیت طبیعی و تاریخی آنها مانند بستهبودن سرزمینی،خشک بودن و از بین رفتن زیمنههای تجاریاست،شامل موارد زیر نیز میباشد: لف)تخصصی بودن اقتصاد و فقر صنایع در این جمهوریها همانطور که اشاره شد در دوران تزاری و کمونیستیکشاورزی این مناطق به سمت کشت هرچه بیشتر پنبه سوق دادهشد و زیربنای اقتصاد برنامهریزی شده به گونهای بود کهسرزمینهای امپراطوری شوروی هرچه بیشتر از نظر اقتصادی بهیکدیگر وابسته میباشند.
اگرچه اقتصادایران هرگز یک اقتصاد قومی تولیدی و صنعتی نبوده است و بهتازگی پس از یک جنگ هشت ساله و مخرب به بازسازی خوداقدام نموده است،اما دارای کالاها و بسیاری دیگر از امکاناتاقتصادی میباشد که کمبود آنها در این جمهوریها بشدت(1) World Development Report 1991,The World Bank, (Washington D.
از طرف دیگر اگر کشورهای منطقه هر کدام با توجه بهامکانات و مزایای خود در ارتباط با جمهورهای آسیای مرکزیبکوشند نه تنها ممکن است موفق شوند مشکلی از مشکلات بسیاراین کشورهای تازه تأسیس شده را حل کنند،بلکه میتوانند بنیانیک همکاری مناسب را در منطقه پیریزی کرده و رشد و توسعهمنطقه را بهبود و سرعت بخشند؛و در این جهت همگان از نظراقتصادی و ثبات در منطقه منتفع گردند.
از نظر اقتصادی و در مرحلۀ اول کهاحتمالا بیشتر سالهای آخر قرن 20 را شامل میشود،ایران بایدفعالیتهای خود را در سه زمینه فرهنگی،انرژی و ارتباطات درارتباط با جمهوریهای آسیای مرکزی و دو جمهوری قفقاز که بهعلل مختلف از اولویت بالاتری برخوردارند متمرکز نماید،و تاحد ممکن از گسترش روابط و زمینههایی که میتوانند موجبهدردهی امکانات محدود باشد بپرهیزد."