خلاصة:
«خیر» و «شر» از کهن ترین واژگان فلسفی هستند که در دیگر حوزه ها نیز به کار می روند، اما مطمح نظر در آن ها از جنبه خاصی است و در فلسفه، با نظر به کلیت و فی نفسه بودن خیر و شر است که بحث می شود؛ و لذا هرگونه نظر درباره خیر و شر، نظر درباره اخلاق و فلسفه اخلاق خواهد بود. با این همه، حتی در مسائل روزمره نیز، انسان ها به هنگام تصمیم گیری درباره تقدیم و تاخیر مسائل، جویای آن می شوند که چه چینشی مصلحت گذرا، و کدام یک مصلحت کلی را تامین می کند.
تاکنون در این زمینه مباحث زیادی شده است. این نوشتار که ترجمه ای است از فصل اول کتاب Basic Moral Concept نوشته Rolet Saaemann ، به طرح دو نظریه که هر دو به نسبی بودن اخلاق نظر دارند، می پردازد که اولی ما را به تبعیت از قوانین و نظام های متداول اجتماعی فرا می خواند و دیگری معتقد است که هر فرد، در حدی که عمل او زیان های کلی بر جای نگذارد، باید از تمایلات خود پیروی کند یا به نوعی هر طور که خواست رفتار کند.