خلاصة:
س از روی کارآمدن دولت نهم / دهم، در سیاست خارجی ایران واژه ای به نام«تعالی»، باب شده است که بی گمان، تباری دارد و نمودگر برآمدن نوعی نوستالژی تاریخی است. این مفهوم بر پایه دین تعریف می شود و با محوریت امور روحی، به تغییر و تحول کیفی و کمی در نهادهای سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی جامعه می انجامد.با بررسی بن / درون مایه کلمه« تعالی»، و با در نظر داشتن این پرسش بنیادین که سیاست خارجی تعالی گرا چه هدف ها و بنیان هایی دارد، می توان به این باور دست یافت که وجود نوعی باز گشت گرایی نوستالژیک به انقلابی گری دهه های 1350 و 1360، به همراه امید به بازآفرینش ساختکارتمدن اسلامی/ ایرانی، اندیشه ضدیت با مدرنیته و غرب در تاریخ معاصر ایران، موعودیت گرایی، مهندسی فرهنگی، تمهید مقدمات و مقومات جستجوی راه های بدیل توسعه از سوی پست مدرن ها، سازه گرایان و نظریه انتقادی در روابط بین الملل سبب ساز خلق مفهوم تعالی با معانی یک سر متفاوت با گنجواژه ای شده است که مدرنیته در اختیار زمامداران گذاشته بود.برداشتی این چنین، اکنون، درکار جای گزین سازی مجموعه ای از واژگان، به جای گفتارهای برآمده از گفتمان مرسوم و معهود قدرت در عرصه بین المللی شده است.
ملخص الجهاز:
"با بررسی بن/درون مایه کلمه"تعالی"،و با در نظر داشتن این پرسش بنیادین که سیاست خارجی تعالیگرا چه هدفها و بنیانهایی دارد،میتوان به این باور دست یافت که وجود نوعی بازگشتگرایینوستالژیک به انقلابیگری دهههای 1350 و 1360،به همراه امید به باز آفرینش ساختکار تمدن اسلامی/ایرانی،اندیشه ضدیت با مدرنیته و غرب در تاریخ معاصر ایران،موعودیتگرایی،مهندسی فرهنگی،تمهید مقدمات ومقومات جستجوی راههای بدیل توسعه از سوی پستمدرنها،سازهگرایان و نظریه انتقادی در روابط بینالمللسببساز خلق مفهوم تعالی با معانی یک سر متفاوت با گنجواژهای شده است که مدرنیته در اختیار زمامدارانگذاشته بود.
پرسش بنیادین این است که آیا این واژه در تاریخ و اندیشه ایرانی،سابقهای دارد و میتوان تبارآن را درک و دریافت نمود؟به دیگر سخن،صرفنظر از تمامی سخنهایی که درباره دوانتخابات اخیر ریاست جمهوری اسلامی در ایران،گفته و نوشته شده است،آیا پیروزمندانانتخابات،به طرزی ناگهانی و بدون آنکه از پیش شناخته شده باشند،این منزلت را یافتند کهکرسینشین مصدر ریاست جمهوری شوند و یا میتوان رگههای اندیشهای و پیشینههایتاریخی را درباره بر قرار کشیده شدنن آنان در عرصه سیاست در ایران،شناسایی نمود و نشان دادکه از آسمان به زمین نیامده و خلقتی شتابناک نداشتهاند؟ به نظر میرسد از آنجا که قریب به اتفاق تأملات نظری و اندیشه ورزانهای که درباره توسعهصورت پذیرفته،متعلق به غریبان است،در جوامع شرقی همانند ایران،مخالفخوانان رویهها ومشارب متجددانه،توجه ویژه گروهی از افراد را به نقش سنتها و معیارهای فرهنگی در بابانسان و مقولههایی چون ترقی و پیشرفت و رشد و شکوفایی را برانگیخته و مفهوم تعالی راهمچون بدیل توسعه در ذهن آنان برجسته ساخته است."