خلاصة:
محمد بن احمد بن یحیی از اساتید حدیث در قرن سوم هجری است. وی کتابی به نام «نوادر الحکمه» داشت که جامعی روایی محسوب می شد. محمد بن حسن بن ولید، مشایخ بی واسطه ی محمد بن احمد را که بیش از 500 نفرند، جز عده ای خاص، توثیق ضمنی کرده و بزرگانی چون ابو العباس بن نوح، شیخ صدوق، نجاشی و شیخ طوسی هم این توثیق را پذیرفته اند.
Muhammad bn Ahmad bn Yahya is a hadith teacher of the third century A.H. He is the author of Nawdir al-Hikmah which is regarded as a hadith collection. Muhammad bn Hhasan bn Walid has implicitly accepted the trustworthiness of more than 500 direct teachers of Muhammad bn Ahmad (with a few exceptions). Some prominent scholars like Abu al-Abbas bn Nuh، Shaykh Saduq، Najashi and Shaykh Tusi have also accepted this authentication.
ملخص الجهاز:
إن شاء الله محدودهی قاعده و دلالت آن دربارهی محدودهی قاعده-بر فرض تمامیت دلالت-چهار پرسش مطرح است: آیا طبق این قاعده،فقط افراد یا عناوین نام برده شده از دایرهی اعتماد خارج میشوندیا ممکن است افراد یا عناوین دیگری هم خارج شوند؟ آیا ممکن است افرادی از استثنا شدهها ثقه باشند؟ آیا این قاعده فقط در محدودهی مشایخ بیواسطهی محمد بن احمد در کتاب«نوادرالحکمه»حجت است یا شامل همهی رجال این کتاب میشود؟ در پاسخ به پرسش اول مرحوم مامقانی(تنقیح المقال،ج 2،ص 75،من ابواب المیم.
پرسش سوم این بود که آیا این قاعده فقط در محدودهی مشایخ بیواسطهی محمد بن احمد درکتاب«نوادر الحکمه»حجت است یا شامل همهی رجال این کتاب میشود؟ آیت الله سبحانی(کلیات فی علم الرجال،ص 293.
با مراجعهی مجدد به کلام نجاشی و شیخ طوسی روشن میشود که ابن ولید و شیخصدوق،قاعده را مقید به«نوادر الحکمه»نکردهاند؛اما اینکه چرا کتاب«نوادر الحکمه»بر سر زبانها افتاد و این قاعده به«اصل وثاقت رجال نوادر الحکمه»مشهور شد،شایدبه خاطر جامعیت این کتاب نسبت به سایر کتب محمد بن احمد بوده است.
نکتهی دیگری که در کلام نجاشی قابل توجه است،آوردن استثنای منقول از ابن ولید،پس از تضعیفروایتگری محمد بن احمد است که چنین ترکیبی ظهور در تقدم و تأخر علی دارد؛یعنی-همانگونهکه گفته شد-از سویی به جهت ضعف اجمالی روایتگری محمد بن احمد و از سوی دیگر به خاطرجلالت شأن وی و وثاقت شخصی او و همچنین وثاقت بسیاری از مشایخ او لازم است؛بهگونهایعمل شود که روایات وی از حیز انتفاع خارج نگردد و خطر نقل از ضعفا و روایت مراسیل هم دفعگردد؛لذا علمایی مثل ابن ولید به چارهاندیشی پرداخته و چند عنوان را که خطر،در ذیل این عناوینرخ میدهد و همچنین افرادی را که اینها و یا طریق آنها موجب طعن در روایات محمد بن احمدشده،استثنا میکنند.