ملخص الجهاز:
"قسمت اعظم مشکلات ارتباطی و طلاق در میان افراد مبتلا به اختلال روانی شدید، افسردگی و برخی اختلالات اضطرابی گزارش شده است به طوری که میتوان گفت تعارضات زناشویی و اختلالات روانشناختی بهطور متقابل بر روی یکدیگر تاثیر دارند(هالفورد، ترجمه تبریزی،1387).
امروزه زنان و مردان بدون توجه به اهمیت خانواده و کارکرد آن و همچنین به جهت عدم دقت در تشکیل آن به محض بروز مشکلات،در عوض یافتن راهحلی برای مشکل به راحتی سبب از هم گسیختگی خانواده میگردند'' دخالت اطرافیان در ایران بسیاری از اختلالات زناشویی نتیجه دخالتهای نابجا و غیر منطقی خانوادههای اصلی در روابط زناشویی زوجین است.
عدم مهارتهای ارتباطی تحقیقات نشان دادهاند که وجود نقطهضعفهایی در ارتباط و حل تعارض بین زوجین در 10 سال نخست ازدواج منجر به طلاق و نارضایتی از رابطه میشود(مارکمن و هالوگ،1993).
نکته دوم اینکه خانوادههای زنان پاسخدهنده،حمایت زیادی از دختران خود در مسئله طلاق کرده بودند،درحالیکه طبق عقاید سنتی، والدین در مقابل طلاق بچهها مقاومت میکردند و آنها را به دلایل حفظ آبرو و احترام خانواده و سرنوشت بچهها تشویق به ادامه رابطه میکردند.
در این مقاله مشخص شد که دلایل عمده طلاق انتظارات غیر واقعبینانه،عدم آگاهی زوجین از نقشهای خود در رابطه زناشویی و لزومات یک زندگی مشترک و سوءرفتار میباشد.
نکته دوم اینکه خانوادههای زنان پاسخدهنده،حمایت زیادی از دختران خود در مسئله طلاق کرده بودند، درحالیکه طبق عقاید سنتی،والدین در مقابل طلاق بچهها مقاومت میکردند و آنها را به دلایل حفظ آبرو و احترام خانواده و سرنوشت بچهها تشویق به ادامه رابطه میکردند'' جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه زوجین مشکلدار مراجعهکننده به دادگاههای خانواده در دو منطقه جنوب و شمال تهران میباشد."