خلاصة:
میتوان دلایلی یافت که پیروزی حضرت مهدی صاحب زمان(، نه با قدرت خارقالعاده و نه با کشتار و خونریزی، بلکه با شیوههای معمولی و طبیعی، انجام خواهد یافت. برخی از آنها که در این مقاله آمده است، عبارتند از:1. سیر طبیعی بشری از نظر اعتقادی و باورهای دینی، از شرک به سوی توحید. 2. فراگیری شر و فساد، جنگهای عمومی.3. امیدواری به آیندهای درخشان و ظهور دولت حق و عدالت و تأسیس حکومت فراگیر، توسط انسانی الهی.4. ظهور دولت حق و برقراری عدالت مطلق، مورد انتظار مردم و از خواستهای فطری انسان است.5. بشریت، از نظر فکری و فرهنگی، به سوی هماهنگی و وحدت پیش میرود.6. پیشرفت اختراعات خطرناک، گسترش سلاحهای ویرانگر، تنزل اخلاق و فقدان معنویت، کره زمین را در آستانة انفجار قرار داده و تمدن بشری را به نابودی تهدید میکند؛ از این رو، مصلحان دلسوز برای از بین بردن خصومتهای جنگ افروز، تنها راهی را که برای نجات بشریت پیدا کردهاند، در هم ریختن مرزهای جغرافیایی و تشکیل حکومت جهانی است. 7. آغاز اصلاحات آن مصلح بزرگ، تربیت عقول و نفوس بشری است.8. آنچنانکه پیامبران الهی، با ابزار و وسائلی از سنخ ابزار و وسائل آن روز، به پیروزی رسیدند، حضرت مهدی( نیز با وسایل و ابزار متناسب با اسلحه روز، به پیروزی میرسد.9. آنچنانکه حضرت محمد( با رهبری خود از جاهلترین مردم، متمدنترین امتها را ساخت، حضرت مهدی( نیز جاهلیت نوین را به تمدن انسانی و خدایی میرساند؛ تمدنی متکی بر ایمان و اخلاق که دیگر قدرت خود را در جهت نابودی یکدیگر به کار نبرند.10. چیره شدن گروههای اندک و بدون ساز و برگ نظامی، اما با اعتقاد و ایمان قوی، بر گروههای بسیار و با ساز و برگ نظامی، ولی فاقد ایمان و عقیده، در تاریخ مبارزات بشری زیاد تجربه شده است.
ملخص الجهاز:
"3 ابن ابی الحدید گوید: منظور از «من» در «من أدرکها»، مهدی( و پیروان کتاب و سنت هستند که در آخرالزمان پس از آنکه مدتها از دیدهها پنهان باشد، ظهور میکند و با یاران خود، مردم را به سوی خدا میخواند و دستورات او را اجراء میکند، مملکتها را تسخیر کرده و بر دولتها چیره میشود، و زمین را برای خود رام مینماید، چنانچه در خبر آمده است.
3 یاران حضرت مهدی(، همچنانکه از نظر فکری و اعتقادی، پالایش میشوند و عناصر ترسو، بیمار دل و خائن، مردود میشوند، از نظر سنی و قدرت بدنی و روحیه جنگی نیز مورد تصفیه قرار میگیرند: حضرت علی( فرمود: « یاران مهدی( همه جوانند، افراد مسن و پیر وجود ندارد، مگر [اندکی] مانند سرمه در چشم و نمک در غذا و نمک، کمترین چیزی است که در غذا ریخته میشود».
با وجود آن که عصر ما که عصر ضعف و جهل و ذلت وارثان ابراهیم است و عصر قدرت و مدنیت و عزت وارثان روم؛ آنانکه به آیات خداوند ایمان دارند و میدانند که «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة» و باور دارند که از آیات خداوندی این است، که گاه از آنجایی که در محاسبات ما در نمیآید، درب نجاتی میگشاید و از غرقاب ظلمت عام، به سوی نور، راه میگشاید و زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون میآورد، همچون روشنفکران حسابگری که تنها (ظاهر حیات دنیا) را «قوم لم یمنوا علی الله بالصبر، و لم یستعظموا بذل أنفسهم فی الحق، حتی اذا وافی وارد القضاء..."