ملخص الجهاز:
"در اینجا لازم است به این نکته اشاره شود که در تحلیل رفتارهایناهنجار اجتماعی دانشجویان باید از موضعی عینی برخوردار بود؛بدینمعنا که در صورت وقوع چنین رفتارهایی آنها را واقعیت اجتماعی ودر قالب نوعی آسیب در نظر گرفت.
هرچندبه دلیل وجود آرمانگرایی در دانشجویان ارائه راهکارهای سیاسی افراطیدر این زمینهها محتمل به نظر میرسد،باید دانست این امر نیز به خودیخود با فلسفۀ وجودی جنبش دانشجویی در تضاد است؛زیرا حرکتجمعی فرهیختگان برای درک مشکلات و ارائۀ راهحلها نیازمند شناختملموس،واقعی و عینی تحولات اجتماعی به دور از هرگونه تندروی است.
با نگاهی منطقی میتوان بهسرعت دریافت که بینایمان به انگارههای حتمی و ثابت و تبدیل آنها به آرمان اجتماعی رابطهایمستقیم وجود دارد؛برای مثال وقتی جنبش دانشجویی به مخالفت بایک نهاد اجتماعی یا سیاسی برمیخیزد،در مرحله بعد این مخالفت درقالب جزماندیشی به یک حتمیت در قالب حکم کلی حذف آن نهادتبدیل میشود هنگامیکه یقین به چنین گزارهای به صورت لایتغیردرآید،جنبش میکوشد همان را به دلیل ثابت و تغییرناپذیر انگاشتن،فورا به خواست اجتماعی تبدیل کند که چنین امری بدون تحقیق درواقعیتها و نیازهای جامعه و فقط براساس باور جنبش اتخاذ میشود وهرگز نتیجۀ روشن و دقیقی نخواهد داشت.
اجتماعات دانشجویی در کنار توجه به اهداف وسیاستهای خرد،باید در وجه کلان نیز جهتگیری ملی و حتی فراملیخویش را مشخص کنند با توجه به ماهیت دانشگاهها در حکم مرکزاصلی تولید علم و دانش در کشور لازم است جنبش در این زمینه هموارهبه نوسازی و توسعۀ کمی و کیفی خود راغب باشد."