ملخص الجهاز:
"2 در این ماده،حق بهرهمندی اشخاص از مسکن به گونهای که مایۀ رفاه آنان و خانوادۀ شان گردد،بعنوان یک آرمان حقوق بشری مورد توجه قرار گرفته است ولی چون روشن بوده که اعلامیه جهانی حقوق بشر نمیتواند برای دولتها هیچگونه تعهدی حتا در مورد زمینهسازی تدریجی برای برخورداری از مسکن پدید آورد،در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی انسانها از حق مسکن نیز یاد شده و از وظیفۀ دولتها در برآوردن این حق شهروندان سخن رفته است.
بر این اساس در اسنادی که تنها با الهام از این نسل حقوق بشر تدوین شده،همچون«میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی»یا«کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادیهای سیاسی»5 به موضوع«حق مسکن» پرداخته نشده ولی از نسل دوم حقوق بشر به بعد، به«حق مسکن»بعنوان یکی از مهمترین پایههای «حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی»مسکن توجه شده و پس از آنکه لزوم بهرهمندی انسانها از مسکن همچون یک آرمان حقوق بشری در اعلامیه جهانی حقوق بشر گنجانده شد،رفتهرفته الزامات حقوقی«حق مسکن»نیز توسعه یافت،تا آنجا که در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی و اجتماعی به این حق اشاره شد که همین،به معنای تعهد دولتها به تأمین مسکن برای شهروندان،دست کم در یک سیر تدریجی است.
با همۀ اینها،با توجه به فرهنگ مردسالارانهای که در گذشته بر جوامع حاکم بوده و بویژه دارندۀ اصلی مسکن مردان بودهاند،این پرسش پیش میآید که آیا بهرهمندی از مسکن مناسب،حقی تنها متعلق به مردان است یا زنان نیز از این حق برخوردارند؟ موادی که درباره عدم تبعیض در اعلامیه جهانی حقوق بشر،میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی وجود دارد،دلیل برابری زنان و مردان در بهرهمندی از حق داشتن مسکن مناسب است، زیرا در این مواد بر منع هرگونه تبعیض جنسیتی تأکید شده است."