ملخص الجهاز:
"دانشگاه انقلاب:آیا تعداد مترجمان ماهرو دانشور در حوزۀ کار خود،متناسب با رشدجمعیت و افزایش آثار ترجمه شده افزایشیافته است یا نه؟ منصوری:این سؤال بسیار سختی است.
دانشگاه انقلاب:آیا مترجمان ما دردهههای اخیر توانستهاند کلیت وضعیت تفکردر جهان معاصر را در جامعۀ ما به خوبیحکایت کنند یا اینکه به سبب تعلق بهحوزههای فکری خاصی،نتوانستهاند گزارشکامل و گویایی از وضعیت فعلی تفکر معاصررا ارائه دهند و صرفا گوشههایی از اینواقعیات را منعکس کردهاند؟ فولادوند:در زمینۀ علوم اجتماعی و علومانسانی اشکال بزرگی که هم پیش از انقلاب وهم در حال حاضر در خصوص ترجمۀ آثارکلاسیک غرب داشتهایم،این است که کمتر بهترجمۀ آنها پرداختهایم و خواستهایم بدونتوجه به پایه بالا بیاییم.
حال که پارههایی از آن معارفپیشین جای خود را به معارف تجربیجدیدی دادهاند،و این فرایند از طریق آثارترجمه شده صورت گرفته است،آیا آنپارههای دیگر همچنان بر جای سابق خویشماندهاند یا آنکه آنها نیز تن به تغییر و تحولدادهاند؟و اگر چنین است دامنۀ این تغییر وتحول تا کجاست؟آنکه شما میفرمایید کتاببحار الانوار قبلا فهرست نداشته و اکنونتحت تأثیر آثار ترجمه شده،برای آن فهرستفراهم کردهایم،مؤید تأثیر ترجمهها در بینشو نگرش ما نیست.
فولادوند:خیلی خوشحالم که آقای فانیاین نکته را فرمودند،چون تا کنون صحبت ازاین بود که ترجمه سه رکن اساسی دارد اما بایداین تبصره را بیفزاییم که این سه رکن،براییک ترجمۀ معمولی کافی است،اما برای یکترجمۀ ممتاز که بخواهد تفکری را آنطور کههست،در قالب زبان دیگری درآورد،علاوهبر این سه رکن آشنایی عمیق با فرهنگ زبانمبدأ نیز لازم است که این متأسفانه در کمتر از2%ترجمهها دیده میشود."