خلاصة:
دیدگاههای بسیاری در حل چالش بین سنت و مدرنیته ارائه شده که از جمله میتوان به پاسخ سنتگرایان اشاره نمود که امروزه سیدحسین نصر معروفترین نماینده این جریان فکری است و آثار بسیاری در این زمینه تالیف کرده که تاملاتی در اندیشه وی با توجه به برخی از این آثار صورت پذیرفته است. تاکید نصر بر سنت در نقد مدرنیته و تلاش او در نیفتادن در دام بنیادگرایی و نیز اعتقاد به توانمندی اسلام سنتی در پاسخگویی به مسائل گوناگون، جهتگیری درستی است. اما اسلام سنتی و به طور کلی سنتگرایی که نصر بر آن اصرار میورزد با اسلام فقاهتی که معیار صحیح فهم معارف دینی است، در مسائل گوناگونی با هم چالش دارند. گرایشهای پلورالیستی نصر برای تقریب ادیان در جوامع اروپایی و آمریکایی تاثیر خوبی داشته ولی پذیرش پلورالیسم در باب حقانیت و دست کشیدن از دین ناب با اندیشه اسلام فقاهتی و آیات صریح قرآنی در تعارض است و همچنین حضور پررنگ تصوف به آثار و اندیشههای او رنگ و بوی صوفیانه داده که جای تامل دارد، البته بر خلاف اندیشههای صوفیه، نصر شریعتگریز نیست و حتی قلمرو شریعت را همه ابعاد فردی و اجتماعی میداند و به همین دلیل، با جریان سکولار در تقابل جدی است، منتها در ساختار سیاسی، سلطنت را به عنوان شکلی از حکومت که کمترین نقص را در عصر غیبت دارد میپذیرد که با ولایت فقیه به عنوان نقطه محوری اسلام فقاهتی در تعارض است.
ملخص الجهاز:
"برخی دیگر، با ناکافی دانستن تمسک به سابقه و لاحقه سیاسی نصر برای قضاوت درباره اندیشه او، دفاع نصر از مقولههایی همچون فلسفه اسلامی، جهاد اسلامی و نقد تمدن جدید غرب و روشنفکری دینی سکولار در ایران و نیز پاسخگو دانستن اسلام سنتی به نیازهای جدید انسان مسلمان معاصر و دهها موضوع دیگر، او را متفکر اسلامی و سنتگرایی برجسته معرفی کردند که اندیشههایش کاملا منطبق با اسلام اصولگرا و سنتی است، نه اسلام آمریکایی!
4 البته تعادل بین شریعت و طریقت باید حفظ شود؛ کسانی بودند که اعتبار طریقت را در پرتو شریعت نفی میکردند و صرفا به تفسیری ظاهری از دین خرسند بودند که نصر آنها را علمای قشری مینامد و کسانی نیز بودند که سعی کردند این تعادل را به نفع طریقت بر هم زنند، گویی برای طریقت این امکان وجود دارد که بتواند در دنیایی بدون شریعت که در حکم پوسته بیرونی آن است و آن را از تأثیرات تباهکننده دنیا محافظت میکند، به حیات خود ادامه دهد.
5 نصر با بیان این نکته که اسلام همه پیامبران پیش از خود را قبول دارد، رستگاری را امری جهانشمول میداند و البته پذیرش رستگاری یهودیان و مسیحیان را برای برخی از مسلمانان ناگوار میشمارد و دیدگاهی را که رستگاری را برای همه ادیان نمیداند دیدگاهی متعصب و محدود تلقی میکند و آن را برخلاف نظر بسیاری از الهیدانان و صوفیان در طول تاریخ و نیز مولانا جلالالدین رومی میداند.
اما در اینکه شریعت چه ساختار سیاسی را برای جامعه مطرح میکند، وی سلطنت را به عنوان شکلی از حکومت که کمترین نقص را در عصر غیبت دارد، میپذیرد و حتی ادعا میکند امام خمینی نیز پیش از طرح مفهوم جدید ولایت فقیه، با نظر وی موافق بودند."