خلاصة:
مقالة پیش رو، با نگاهی به مفهوم حکومت جهانی واحد، به نقد و بررسی چنین حکومتی از دو منظر کاملا متمایز سکولار و الهی میپردازد. اردوگاه غرب در اندیشة سیاسی خود بر ساختار و محتوای لیبرال ـ دموکراسی پای میفشارد، در حالی که مکتب اسلام در به تصویر کشاندن حاکمیت جهانی، به نظریة عدالت جهانی در پرتو حکومت جهانگستر مهدوی میاندیشد. رویکرد این نوشتار، تحلیلی ـ انتقادی است تا با حفظ جنبة پویایی بحث، عرصه را برای مباحث جامعتر و دقیقتر بگستراند و زمینة بهتری را برای طرح موضوع نظام جهانی واحد در مراکز علمی و فرهنگی و در سطح داخلی و بینالمللی، فراهم سازد
ملخص الجهاز:
"آنچه خداوند برای هدایت انسانها منظور فرموده، همه در جهت تحقق ارادة الهی مبنی بر تأسیس حکومت جهانی و تشکیل امت یگانه و منسجم، تحت اشراف و رهبری ولی شایستة خداوند است و این یعنی فرج اسلام و انسان.
غرب سلطهگر در جهت اندیشة سلطه بر جهان، با امیدها و بیمهای ذیل مواجه است: نخست، تئوری نظم نوین جهانی؛ خوابی خوش با تعابیر وارونه دوم، چهار نظریة مورد توجه اردوگاه غرب در زمینه حکومت جهانی واحد: ـ نرمافزارها و تدارکات آفتزده؛ ـ هنر هفتم در خدمت نظم نوین جهانی برای مصادرة واژگان دینی و فرهنگ مهدویت؛ تلاش بیحاصل؛ ـ امریکا قبلة آمال بشر؛ خوشی و سرمستی ناپایدار؛ ـ لیبرال ـ دموکراسی؛ آزادیهای دموکراتیزه و تکثرهای لیبرالیزه: پراکندگی و از هم بریدگی.
تکرار کلیشههایی خاص از مباحث دینی و اعتقادی در سطوح مختلف تحصیلی، از دبستان تا دانشگاه و ارایة این مباحث به زبانها و شیوههای گوناگون، برای تئوریزهکردن اندیشة مهدویت و فرهنگسازی آن کافی نیست؛ در حالی که اگر غرب بر اندیشة لیبرال ـ دموکراسی تأکید میورزد، از همان ابتدا کوشیده تا لیبرالیسم و دموکراسی را در مقیاس جهانی، از هرسویی و در هر زمینهای جایسازی کند و به نوعی به جهان بقبولاند و بر جوامع گوناگون بشری تحمیل کند.
267 الگوی مهدوی حکومت و کارآمدی جهانی آن حکومت جهانی در پرتو الگوی مهدوی خود، علاوه بر کسب برترینها در زمینههای اعتقادی، ارزشی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی، لازم است از مطلوبیت ذاتی نیز برخوردار باشد و به اقتضای نظام آفرینش و متناسب با خواستههای طبیعی، غریزی و فطری انسان، مصالح عمومی بشر را تأمین کند تا به پشتوانة قدرت لایزال الهی و همکاری و همراهی جوامع بشری، بتواند سایة عدالت اجتماعی را بر جهان بگستراند."