خلاصة:
مشارکت انتخاباتی به عنوان یکی از گونههای مهم مشارکت سیاسی، جایگاه ویژهای در مباحث جامعهشناسی سیاسی به طور عام، و جامعهشناسی انتخابات به طور خاص دارد. تحلیل رفتار انتخاباتی یکی از کار ویژههای اساسی جامعهشناسی انتخابات است که پژوهشگران تاکنون با مطالعه انتخابات گوناگون توانستهاند الگوهای متعددی در تحلیل رفتار انتخاباتی ارائه دهند. مطالعه رفتار انتخاباتی خاص با توجه به الگوهای ارائه شده در این باب، کار محقق را نظاممند و تا حدی آسان میگرداند. با این حال، گرچه پدیده «انتخاب» به مفهوم سیاسی امروزی، پدیدهای است نوین و خاستگاه تمدنی در غرب دارد، اما تاکنون در مقایسه با پدیدههای دیگر همچون «انقلاب» مورد تجزیه و تحلیل دقیق قرار نگرفته است. در حالی که، هر ساله شاهد انتخابات متنوع و متعدد در نقاط مختلف جهان هستیم، اما در مقایسه با پدیده انقلاب که به ندرت اتفاق میافتد، دارای ضعفهای عمده نظری و بررسی کلان است. افزون بر این، متأسفانه منابع فارسی در این باب نیز بسیار اندک است. کتابهایی که در زمینه جامعهشناسی سیاسی به فارسی تألیف و یا حتی ترجمه گشتهاند یا اساسا به این بحث نپرداختهاند و یا بسیار اندک و گذرا به آن اشاره کردهاند .در این پژوهش با بررسی ادبیات موجود رویکردها و نظریه های مختلف در زمینه رفتار انتخاباتی مورد کند وکاو قرار می گیرد. سپس عوامل موثر بر رفتار انتخاباتی در ایران پس از انقلاب اسلامی تجزیه و تحلیل می شود.
ملخص الجهاز:
"مک کومبز 1 و شاو 2 در مطالعاتی که درباره نقش رسانه ها در مبارزه انتخاباتی به عمل آوردند، نشان دادند آنچه در نظر رای دهندگان مهم ترین موضوع ها برای تصمیم گیری درباره نامزدهای انتخابات تلقی می شود،کم و بیش همان موضوع هایی است که رسانه های جمعی برجسته سازی کرده اند(امامی، 1388: 68) این نظریه معتقداست تبلیغات رسانههای گروهی به خصوص تلویزیون در تعریف واقعیات بسیار تعیین کننده است.
سطح کلان بر اساس تئوریهای کلان انتخاباتی، اکثر علمای اقتصاد سیاسی و دانشمندان علوم سیاسی بر این باورند که در بسیاری از کشورهای جهان سیاستمداران و مقامات سعی می کنند با به کار گیری سیاست های اقتصادی مناسب قبل از برگزاری انتخابات شانس انتخاب مجدد خود را افزایش دهند و بدین ترتیب بتوانند تا حدود زیادی منافع خود و احزاب خود را تامین کنند.
تعدد عوامل موثر بر مشارکت سیاسی و رفتار انتخاباتی موجب شده است تا برخی از نظریه پردازان، الگوها و مدل های تلفیقی برای مشارکت و رأی دهی پیشنهاد دهند که از آن جمله می توان به مدل پیپا نوریس اشاره کرد.
برخی از مهمترین انگیزههایی که تصور میشود بر مشارکت سیاسی و رفتار انتخاباتی شهروندان در انتخابات ریاست جمهوری مؤثر باشند عبارتند از: بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، بهبود وضعیت و جایگاه ایران در عرصه بینالمللی، احساس مسئولیت نسبت به کشور، تقویت انسجام ملی در مقابل دشمن، احساس تکلیف شرعی، حمایت از نظام جمهوری اسلامی، ادای دین به شهیدان و خانواده آن ها، پیروی از مقام رهبری، مخالفت با کاندیدا یا جناح رقیب، مهر خوردن شناسنامه، عادت به رأی دادن، فشار خانواده و اقوام."