خلاصة:
فلسفه حیات و وقایع پس از مرگ از معماهای دستنایافتنی بشر، در سراسر تاریخ زندگی او بوده است. همه اندیشمندان جهان، به نوعی درباره آن سخن گفتهاند، اما همگان بر این اعتراف کردهاند که این مساله، مهمترین راز نگشوده بشر بوده و خواهد بود. از میان شاعران و فلاسفه اسلامی، عمر خیام بیش از هر شاعر و نویسندهای بدین مهم پرداخته است. جانمایه اصلی رباعیات خیام، پاسخ به همین مساله است: نشان دادن ناتوانی ذاتی بشر در پاسخگویی به این معمای هستی؛ اما آیا آنچه خیام اندیشیده و بر قلم جاری ساخته، ابتکاری است یا اصیل؟ مقاله حاضر، بررسی پیشینه اندیشههای خیامی در شعر کلاسیکهای جهان است. در این مقاله کوشیده شد با طرح نوزده درونمایه شعری خیام در خصوص فلسفه حیات و مرگ، نشان داده شود که پیش از خیام این اندیشهها در آثار شاعران جهان مطرح شده و از دغدغه مشترک بیشتر شاعران گذشته بوده است و آنچه در نوشتههای منتقدان ادبی ایران، اندیشههای خیامی نامیده میشود، ویژه خیام نیست و استناد آنها به خیام همراه با نوعی سهلانگاری است.
ملخص الجهاز:
"7 مرگ آگاهی موضوعی مطرح در تمام شعر جهانی است:در گیل گمش(لوح دهم،54-62 و72-75؛لوح دهم،قطعه موزه برلین،ستون سوم،2-6)،ادیسه(سرود سوم،236-238)،ایلیاد(سرود چهاردهم،518-519؛سرود شانزدهم،606-607؛سرود بیست و چهارم،208-210)،اشعیا(فصل پنجم،14)،شی جینگ کنفوسیوس(چکامۀ 194،1-5 و و 10؛چکامۀ 195،33-39)،شعر اسخیلوس(پرومتئوس در بند،517-518؛کوئفوران 909-910؛ائومنیدان،334-335)،آنتیگون سوفوکلس(360 و 810)،مزامیر(چهل و نهم،8-9)،بانو آنیته(حشرهها)،دربارهطبیعت لوکرس(دفتر دوم،1174-1175؛دفتر سوم،1078-1079؛دفتر پنجم،348-350 و373-375؛دفتر ششم،43)،چکامههای هوراس(دفتر یکم،شعر بیست و هشتم،15-16 و19-20؛دفتر دوم،شعر چهاردهم،21-24)،مرثیههای پروپرتیوس(دفتر سوم،شعر هژدهم،21-24)،مسخهای اوید(دفتر پانزدهم،176-177)،بئوولف(1761-1768 و 2587-2591)،شعر رودکی(دیوان،ص 127-128)،شاهنامۀ فردوسی(جلدیکم،2915-2916)و در کوکینشو(836)بیان شده است.
»18یا:«تمام زندگی،رنج و سختیاست،باعث تعجب است اگر کسی بخواهد آن را طولانیتر کند»19همین اندیشه،در مشاجرهمردی با نفسش(120-142)،گیل گمش(لوح یازدهم،290-291)،انوما الیش(لوح ششم،29و 32-34)،ایلیاد(سرود ششم،343-348،404-409 و 429-432؛سرود نوزدهم،301-302؛سرود بیست و دوم،481-486؛سرود بیست و چهارم،163-164،243-245)،اودیسه(سرودپنجم،151-155 و 308-312)،شعر بانو سافو(قطعه 94 پ و قطعه 95 پ)،شعر تئوگنیس(389-392)،ارمیا(فصل بیستم،14-15 و 17-18)،شی جینگ کنفوسیوس(ترانه دویست وسی و سه،1-3 و 6-7)،اسخیلوس(آگاممنون،1365؛ملتمسان،797-798 و 801)،باکیلیدس (چکامه پنجم،160-161)،سوفوکل(آنتیگون،220؛460-646؛808-815؛اودیپوس شاه،1263-1274؛اودیپوس در کولونوس،1688-1690)،کتاب مزامیر(ششم،7-8؛بیست و دوم،7؛صد و دوم،7-8)،ایوب(فصل سوم،1-3 و 11؛فصل ششم،2-3 و 11؛فصل هفتم،15-16؛فصل دهم،18-19)،شعر بانو آنیته(برای چند دختر میلت،1-2 و 6)،انه اید ویر ژیل(کتاب چهارم،642-654 و 659-666)،مرثیههای پرویرتیوس(کتاب دوم،شعر سیزدهم،43-44)،در شعر شهیدبلخی(غم)و در شاهنامۀ فردوسی(آگاهی یافتن سیندخت از کار رودابه)نیز بیان شده است.
21بسیاری از شاعران پیش از خیام دربارۀ راز مرگ سخنگفتهاند،مانند مشاجرۀ مردی با نفسش(137-142)،گیل گمش(لوح دوازهم،،87-91)،اودیسه(سرود چهارم،834)،مونداکا اوپانیشاد(دفتر دوم،بند نخست)،شعر سوفوکل(زنانتراکیس،1161؛فیلوکتت،496)،مزامیر(چهل و نه،15-16)،ایوب(فصل چهاردهم،10)،درباره طبیعت لوکرس(دفتر نخست،112-116؛دفتر سوم،211،838-842 و 978-1952)،انه اید ویر ژیل(کتاب ششم،268-278،386-391،426-431،434-439)،مسخهای اوید(دفتر پانزدهم،165-169)،شعر دامودارا گویتا(کوتانیماتام،819)بئوبولف(2819-2820)،ویس و رامین گرگانی(فصل 126،41-43)،شاهنامۀ فردوسی(داستان اسفندیار 229-230)،شعربیلانا(پنجاه شعر عشق پنهانی،33)و حماسه رولاند(2898)."