ملخص الجهاز:
"البته در این جا رویکرد سومی هم هست که به نظرمیرسد محکمترین دیدگاه دربارۀ حجیت خبر باشد و آناینکه آنچه از دایرۀ ظنونی که از آنها نهی شده بیرونمیرود،خبری است که به صدورش اطمینان داشته باشیمگرچه وثاقت راوی محرز نشده باشد؛و روشن است که احرازاین وصف بسته به گرد آمدن نشانهها و قراینی است که(به تصویر صفحه مراجعه شود)ثابت میکند خبر یادشده از جمله اخباری است که صدورشمورد اطمینان است.
کلینی در آغاز کتابش در پاسخ کسی کهاز او خواسته در اینباره کتابی بنویسد،میگوید:«تو دوستدارای کتابی داشته باشی که از تمامی شاخههای دانشهایدینی مطالبی داشته باشد که برای دانشجوی دینی کافی باشد،جویای حقیقت بتواند به آن مراجعه کند،و هر که به دنبالمعارف دینی و عمل به آنها براساس روایات صحیح امام باقرو امام صادق علیهما السلام و قوانین پایداری است که باید درطبق آنها عمل کرد و واجبات الاهی و سنت پیامبر با آنها بهفعلیت میرسد،از آن کتاب خوشه برچیند...
حال چگونه میتوان گفت مشایخ یاد شدهبه وثاقت راویان کتابهایشان گواهیدادهاند!؟در حالی کهصریح سخنان صدوق و شیخ طوسی این است که آنها دردرست دانستن روایاتی که گرد آوردهاند،به نشانهها استنادکردهاند،نه وثاقت راویان؛سخنان فیض پیرامون کلمات یادشده نیز بر ادعای ما دلالت دارد.
ثانیا:به فرض که بپذیریم دلیل آنکه آنها[-نویسندگانکتابهای چهارگانۀ روایی]روایات یاد شده را صحیحدانستهاند،وثاقت راویان باشد،از کجا بدانیم که مستند آنهادر توثیق راویان حس بوده است؟زیرا بعید است که آنها درتوثیق این گروه بیشمار راویان که در کتابهای چهارگانهآمدهاند،به حس استناد کرده باشند،بلکه به احتمال قویبه قراینی تکیه کردهاند که از آنها وثاقت راویان را میتواناستنباط کرد؛و چنین قراینی تنها برای کسی که وثاقت را ازقراین یاد شده استنباط میکند و کسی که همانند او به چنینقراینی دست مییابد حجت است."