ملخص الجهاز:
"تماشاگراننخستین سینما مینشستند و مناظری عادی مانند هجوم امواج بهساحل،حرکت سریع اتومبیلها در خیابان،ورود قطار به ایستگاه یاحتی مردمی را که در آفتاب قدم میزدند،با شچمانی بهتزده تماشامیکردند اما به واسطۀ همین تصاویر ابتدایی ولی جادویی بود که طیبیست سال،سینما در سراسر جهان گسترش یافت،فناوری پیچیدهایرا به تکامل رساند و به راهش ادامه داد تا به صنعتی مهم تبدیل شد؛صنعتی که علاوه بر سرگرمی،از آن برای مقاصد آموزشی،تبلیغی وتحقیق علمی نیز میتوان استفاده کرد.
سؤال این استکه آیا توجیه منطقی برای نمایش این صحنههایوحشتآور و منقلب کننده در سینما وجود دارد؟ اینگونه نیست که در هر موضوع وحشتناکی،خشونت نهفته باشد وهر خشونتی با وحشت همراه باشد.
البته دانستن این نکته نیز ضروری است کهمردم نیز در آن زمان آمادگی زیادی برای مسائل خلاف عرفشان نداشتندو برای همین بود که نمایش فیلم سگ اندلسی،اثر لوئیس بونوئل،چنانهرج و مرجی در اسپانیا به وجود آورد که تا آن زمان هیچ رسانهای در تاریخسینما نتوانسته بود چنان کند.
این فیلم هم باعث(به تصویر صفحه مراجعه شود)تثبیت و قدرت ژانر نوآر شد،هم پدیدۀ قدرتمندی به نام همفری بوگارترا به صحنه آورد.
البته شاید دلیلآوردن برای این موضوع کار چندان سختی نباشد؛زیرا هر وقت به تماشایفیلم نوآور مینشینید با آن وجهۀ تاریک روح بشری و خودتان روبهرومیشوید که حتی از فکر کردن به آن نیز لرزه براندامتان میافتد ولیشاید مهمترین ویژگی نوآر همان قضیۀ سرنوشت است.
اگر در آمریکا فیلمسازان مختلف دست به تجربههای جدید میزنند،در آنسوی دنیا نیز استادی بزرگ در حال خلق داستانهای بزرگ است:«کنجیمیزو گوچی»یکی از اسطورههای تاریخ سینما که در اوایل دهۀ پنجاه (به تصویر صفحه مراجعه شود)فیلمهایی را ساخت که جزء گنجینههای تاریخ سینما به حسابمیآیند."