ملخص الجهاز:
"تغییر مسئولیت حسابرسان در قبال کشف تقلب از زمان پیدایش حسابرسی تا به امروز،اهداف وشیوهی اجرای حسابرسی نسبت به کشف تقلب تغییراتزیادی کرده است.
آنان معتقدبودند در طول 400 سال،کشف تقلب،به عنوان هدفحسابرسی بوده است و این تغییر هدف،به دلیل تغییردر تقاضای مشتریان مؤسسات حسابرسی نیست،بلکهحرفه فقط به دنبال کاهش مسئولیت حسابرسان است.
گرچههمانند دهههای پیش از 1920،دیگر کشف تقلببه عنوان هدف اصلی حسابرسی نمیبود،اما این انتقادهاباعث شد که استانداردگذاران حسابرسی و حسابرسانکمی کوتاه بیایند و به وجود مسئولیتهایی-هرچندناقص-در مورد کشف تقلب اذعان کنند.
بهطور کلی از این دوران به بعد دیدگاه و عملکرد حرفهمجددا تغییر کرد و با شدت بیشتری به سمت افزایشمسئولیت حسابرسان نسبت به تقلب در حرکت است.
آیا کشف تقلبات"تصادفی"است یا برمبنای"اصول علمی"است؟ مفهوم رایج در حسابرسی وجود دارد که بیانمیکند:"اکثریت تقلب تصادفی کشف میشوند،نه باحسابرسی و طراحی سامانهی حسابداری".
در این صورت چه ارزشی را میتوان برایاستانداردها،روشها و مبانی علمی حسابرسی تقلبقائل شد؟حقیقت این است که در بعضی از موارد،موفقیت حسابرسان در کشف تقلب تصادفی است،امادر برخی دیگر از موارد برپایهی یک نظام شکل یافتهو استفاده از روشها و فنون تخصصی حسابرسی تقلبصورت پذیرفته است.
اما بهتر است بدانید تا به حال یکروششناسی جامع کشف تقلب به وجود نیامده استکه مانند استانداردهای حسابرسی صورتهای مالی،پذیرفتهی همگانی باشد.
نظریهی حسابرسی تقلبات رایانهای از سال 1950 استفاده از رایانه برای کاربردهای تجاریدر ایالات متحد و سایر کشورها رواج یافت اما تا 1958کاری جدی در زمینهی جرائم رایانهای صورت نگرفتهبود تا اینکه مؤسسه بین المللی پژوهش استانفورد بهطور رسمی شروع به گردآوری استفادههای تقلبآمیز ازرایانهها کرد که در صورتهای مالی شرکتهای سهامیبزرگ رخ میدادند."