خلاصة:
با سقوط ساسانیان، نظام حقوقی اسلامی به تدریج جایگزین نظام حقوقی زرتشتی
شد. یکی از انگیزههای مهم رویکرد ایرانیان به اسلام، تأکید دین اسلام بر عدل و داد
بود. پیامبر اکرم(ص) در مدینه خود به قضاوت میپرداخت، اما برای نقاط دور دست
یکی از یاران خویش را برای قضاوت میفرستاد. در عصر خلفای راشدین، قوه قضائیه
از قوه مجریه، تفکیک شد. از عصر اموی تا اوائل خلافت عباسی، نظام قضایی در
قلمرو ایشان از جمله ایران شیوهای غیر متمرکز داشت. پس از استقرار عباسیان نظام
قضایی، تحت تأثیر تمدن ایرانی، به شیوهای متمرکز روی آرود و منصب قاضی
القضات که مشابه مقام موبدان موبد در عصر ساسانی بود برای اشراف و نظارت بر
کار قضات در تمام قلمرو خلافت عباسی تأسیس شد. این نظام که از جهت ماهوی و
شکلی براساس فقه اهل سنت استوار بود تا سقوط عباسیان به دست هلاکو ادامه
یافت.
ملخص الجهاز:
"امام علی(ع) هنگامی که مالک اشتر را به فرماندهی مصر برگزید در باب آداب دادرسی به او چنین فرمان داد: «برای داوری میان مردم بهترین کس را اختیار کن، کسی که دارای استقلال رأی و شخصیت باشد و از عهده هر حکمی (ولو سخت) برآید تا اصحاب دعوی نتوانند میل خود را بر او به هنگام دادن رأی تحمیل کنند، با این همه قاضی باید خود رأی نباشد و اگر خطایی کرد همین که از آن آگاه شد از آن باز گردد، طمع کار نباشد، در شکوک و شبهات درنگ روا دارد، حجت و دلیل آن را بیش از همه فراگیرد، در کشف حقیقت شکیبا و در صدور رأی قاطع باشد، فریب تملق گویان را نخورد و به جانب یکی از طرفین دعوی تمایل پیدا نکند.
چون مدینه مرکز نفوذ قریش بود و معاویه هم برای خون خواهی خلیفه سوم جنگ صفین را به پا کرده بود امام پایتخت خلافت را از مدینه به شهر نوساز کوفه که در جوار شهرهای باستانی حیره و ابله تأسیس شده بود انتقال داد و بدین گونه با نزدیکتر کردن مرکز ثقل اسلام به ایران و اجرای عدالت مطلق یعنی برابر نهادن عرب با عجم محبت ایرانیان را به خود جلب کرد و در عین حال بسیاری از اعراب را که عدالت او را بر نمیتابیدند از خود آزرده ساخت و سرانجام نیز جان شریف خود را بر سر عدالت گستری و مبارزه با ظلم و ستم گذاشت، چنان که یک نویسنده مسیحی لبنانی که شرح حال آن حضرت را در کتابی با عنوان صوت العدالة الانسانیة نوشته چنین نتیجه گرفته است که «قتل علی فی محراب عبادته لشدة عدالته» یعنی امام علی(ع) از کثرت عدالت در محراب عبادت به شهادت رسید و همین سختگیری در امر عدالت بود که باعث شد حتی عقیل (برادر امام) به دربار معاویه روکند، وقتی تقاضای مستمری بیشتری از بیت المال کرد و حضرت خواستهاش را نپذیرفت."