خلاصة:
در این مقاله به بررسی روابط متصور یا محقق میان علم و دین از دیدگاه آلیسترمک گراث، باربور و پیترز پرداخته، با برشمردن نقاط اشتراک و افتراق، دیدگاه های آنها با یکدیگر مقایسه می شود. سپس مدل هایی از آرای هر یک از این متفکران درباره روابط محقق میان علم و دین ارائه و نقاط افتراق و اشتراک آنها بررسی می شود و در نهایت جدولی، برای تبیین تعامل یا رویارویی تاریخی میان علم و دین در قرون وسطی، قرن 17، 18 و 19 ارائه می گردد. باربور به وجود چهار رابطه (گفتگو، استقلال، تعارض و همبستگی) میان علم و دین قائل است و خود به رابطه همبستگی میان این دو باور دارد. پیترز به وجود هشت رابطه (علم گرایی، امپریالیسم علمی، اقتدارگرایی دینی، خلقت گرایی علمی، نظریه دوزبانی، توافق فرضیه ای، همپوشانی اخلاقی و عصر جدید معنویت) اشاره دارد و خود به رابطه توافق فرضیه ای برای گفتگو اذعان دارد. مک گراث هم به وجود سه رابطه اشاره دارد و خود رابطه گفتگو میان این دو را تصدیق می کند.
ملخص الجهاز:
"بررسی مقایسهای روابط علم و دین در الهیات جدید مسیحی (با تاکید بر آرای مک گراث، باربور و پیترز) فاطمه احمدی،1* 1 حمیدرضا آیت اللهی2 1دانشجوی دکتری دانشگاه علامه طباطبایی، 2استاد دانشگاه علامه طباطبایی (تاریخ دریافت مقاله: 9/10/1387 ـ تاریخ پذیرش نهایی: 26/7/1389) چکیده کلیدواژهها طرح مسأله درباره رابطههای قابل تصور یا محقق میان علم و دین، دیدگاههای بسیاری مطرح شده است که برخی از پختگیهای لازم برای تبیین این رابطه برخوردارند.
ایان باربور در کتاب "وقتی که دین با علم تلاقی کند" 3 سه روایت متمایز درباره مدل همبستگی مطرح میکند: الف) الهیات طبیعی: که از طریق دادههای علمی (شواهد نظم) میخواهد وجود خدا را موجه سازد؛ ب) الهیات طبیعت: که بر خلاف الهیات طبیعی، نقطه آغازش علم نیست بلکه سنت دینی (تجربه دینی و وحی تاریخی) است.
نقاط افتراق 1) ایان باربور در خصوص مدلهای تعارض علم و دین به بیان چهار رابطه (گفت وگو، تعارض، استقلال و همبستگی)، پیترز به بیان هشت رابطه (علمگرایی، امپریالیسم علمی، اقتدارگرایی کلیسایی یا نصگرایی انجیلی، خلقتگرایی علمی، نظریه دو زبانی، توافق فرضیهای، هم پوشانی اخلاقی و عصر جدید معنویت) و مکگراث به بیان سه رابطه (تعارض، تمایز و همسویی) پرداخته است.
ایان باربور آیین پروتستان لیبرال را قایلان به مدل گفتگو و توازی روششناختی علم و دین و استقلال موضوعی این دو میداند اما مکگراث آیین پروتستان لیبرال، الهیات طبیعی و الهیاتپویشی را ذیل مدل هم سویی طبقهبندی کرده است، در حالی که ایان باربور الهیات پویشی را ذیل مدل همبستگی آورده است."