خلاصة:
برخی از مورخان، روش مسلمانان را به دو جریان اصحاب حدیث با مشخصه عقل ستیزی، و متکلمین با مشخصه عقلانیت، تقسیم بندی می کنند. این تقسیم که از جریانات فکری غیر امامی گرفته شده است، به امامیه نیز بسط داده می شود. در کتب بسیاری، محدثین شیعی چون شیخ کلینی و شیخ صدوق به عقل ستیزی متهم شده اند. در این مقاله سعی شده است تا با مراجعه به کتب این دو شخصیت مهم امامی، جایگاه عقل در نظر ایشان آشکار گردد.
ملخص الجهاز:
"1 گذشته از آن ایشان گاه احادیثی را ذکر میکند که در آن کاملا یک بحث کلامی بین متکلم شیعی و غیرشیعی مطرح شده که به عنوان نمونه میتوان به حدیث مناظرۀ هشام بن حکم2و عمر بن عبید3در امامت(کلینی،کافی1369/ ح 3)اشاره نمود که در آن حضرت با سؤال از هشام در مورد این مناظره به اصحاب خود آداب مناظره را تعلیم میدهند،در ذیل حدیث آمده است که: یا هشام من علمک هذا؟قلت:شیء اخذته منک و الفته.
ایشان پس از ذکر این نمونهها اشکال کلی در مورد تمامی این موارد را اینگونه پاسخ میدهد که: و من کانت الدنیا کلها له فغلب علیها ثم اعطی بعضا فجائز له ان یأخذه(صدوق، عیون اخبار الرضا ج 173/2) از این نمونهها که شبیه به آن در کتب شیخ صدوق بسیار یافت میشود میتوان به صراحت دریافت که نظریۀ حدیثگرایی صرف و عدم مشی عقلانی توسط ایشان کاملا بیاساس بوده و عقل نظری همانند عقل عملی در تمامی کتب حدیثی و در کنار نقل روایات مورد عنایت و توجه و اعتماد محدثین امامیه بوده است و چگونه غیر این ممکن است در حالی که به تعبیر شیخکن: اللهو القطب الذی علیه المدار شیخ کلینی در طریق احیای مدرسۀ کلام اهل بیت در اصول کافی کتابی با عنوان توحید قرار داده و ابتدای آن را با بحث حدوث العالم و اثبات المحدث شروع مینماید که در آن مباحث عقائدی و عقلی بسیاری را مورد توجه قرار میدهد."