خلاصة:
استاد مصباح مصداق کمال انسان را ارزش ذاتی میداند که منطبق بر «قرب الیالله» است. لکن از آنرو که «قرب» دارای معانی متعددی است و همه آنها نمیتوانند موردنظر باشند، ایشان معتقد است: قرب حداقل به سه معنای «مکانی و زمانی»، «وجودی» و «ارزشی» به کار میرود و معنای ارزشی، خود به سه معنای «تشریفی و اعتباری»، «تشبیهی» و «عرفانی و توحیدی» تقسیم میشود. با تحلیلهایی که این استاد بزرگوار دارند، معتقدند: قرب به معنای ارزشی آن، همان معنای عرفانی و توحیدی است که میتواند مصداق ارزش ذاتی و کمال انسان باشد. مستفاد از آیات و روایات از مصداق کمال انسان نیز قرب به خدا به معنای مذکور (عرفانی و توحیدی) است، و این حقیقتی است که خود استاد هم در آثار متعدد خود، بیان فرمودهاند.
ملخص الجهاز:
"در این میان، میتوان مکاتب اخلاقی انبیا را بر مکتب واقعگرایی تطبیق نمود که ارزش ذاتی را کمال انسان میدانند و گاهی از آن به سعادت، کمال، قرب الی الله و امثال آن یاد میکنند و تنها راه رسیدن به آن کمال هم از منظر مکتب انبیا که همگی ریشه در وحی دارند نیز عبادت است.
این معنا از «قرب» را استاد چنین بیان میکند: یکی از دیدگاهها، در مورد قرب خدا این است که چون خدای متعال کمال مطلق و بینهایت است، انسان با کسب هرگونه کمالی به کمال مطلق نزدیک میشود؛ یعنی کسب هر کمالی فاصله او را با خدا کمتر میکند، اگرچه هیچ وقت به او نمیرسد.
وجه دلالت روایت فوق بر مقصود هم این است که امام زینالعابدین علیهالسلام، از خدا درخواست میکند که خدا او را برای قرب خود انتخاب کند، در حالی که حضرت میداند خدا هیچ رابطه زمانی و مکانی با کسی ندارد و نیز امام هرگز یک امر اعتباری و تشریفی را از خدا درخواست نمیکند که نیازی به اعتبار و تشریف ندارد، بلکه حضرت یک امر حقیقی را از خدا درخواست میکند که جز با علم حضوری قابل درک نیست.
44 نتیجه اینکه با توجه به براهین و تحلیلهای فوق میتوان گفت: از نظر استاد مصباح مصداق کمال نهایی و مطلوب بالذات انسان «قرب به خدا» به معنای درک حضوری کامل از تعلق محض به خداوند بوده و همین، ملاک تعیین ارزش اخلاقی افعال اختیاری انسان قرار میگیرد، و چون لازمه کمال نهایی و مقام «قرب» لذت ابدی و عرفانی است، 45 میتوان لذت ابدی را هم ملاک تعیین ارزش قرار داد."