خلاصة:
ایده اسلامی سازی علم از مسایل مهم معرفتی کشورهای اسلامی است که ضیاءالدین سردار پاکستانی، در این زمینه به ارایه دیدگاه های جدیدی اقدام کرده است. در نظریه او نقد سکولاریسم و شرق شناسی غربیان جایگاه محوری دارد. او تعریفی از علم ارایه می دهد که آن را در یک سنت فرهنگی قرار داده و رجوع به سنت و قرآن و بازتعریف واژگان اساسی اندیشه اسلامی، چون توحید، را در دستور کار دارد و بر بازگشت به دیدگاه های متفکران بزرگ اسلامی، بویژه معرفت شناسی غزالی و جامعه شناسی تاریخی ابن خلدون تاکید خاصی دارد و دچار برخی اشکالات نیز است. او درعین حال نگرش واقع گرایانه به دست آوردهای عظیم غرب را برای بازسازی علم اسلامی ضرورتی اجتناب ناپذیر می داند؛ یعنی مسلمانان با استفاده از ابزار های کنونی علم مدرن در چهارچوب جهان بینی اسلامی و نگرش عمل گرایانه، می توانند فرایند اسلامی سازی علم را به سرانجام برسانند.
ملخص الجهاز:
"درباره علت انتخاب دیدگاه او میتوان به اهمیت توجه سردار به مواردی چون:تبارشناسی پدیده شرقشناسی غربیان،تلاش او برای احیای نگرشهای تاریخی در مسلمانان به منظور اجتناب از تکرار اشتباهات بزرگ،تأکیدات خاص او در باز تعریف واژگان اصیل اسلامی در رجوع به قرآن و سنت،ارایه الگوهایی از متفکران بزرگ اسلامی گذشته،برای بازسازی اندیشه اسلامی و نیز اسلامیسازی علم،بیان تعریفی جدید از علم در قالب یک سنت و فرهنگ که دارای تعامل با دیگر متغیرهای اجتماعی است و نیز ارایه راهکار عملی برای اسلامی سازی علم اشاره کرد.
سردار در این زمینه تأکید دارد که نتایج حاصل از علم و تکنولوژی جدید تا آنجا که با اصول قرآن منطبق هستند،نه تنها نفی نمیشود،بلکه از آنها استفاده نیز میشود،یعنی اینکه علم اسلامی بایستی علمی عینی و عقلانی باشد که واقعیتها و ضرورتهای جهان خارجی ار نادیده نگیرد،همانطور که اسلام نیز در آغاز ظهور خود،واقعیت دستآوردهای علمی، سیاسی،فرهنگی و جز اینها را از تمدنهای دیگر موردنظر قرار داد و از آنها برای ساختن فرهنگ و تمدن اسلامی استفاده شایانی برد.
به بیان دیگر،نگرش سردار به علم به عنوان یک فعالیت فرهنگی و انسانی،که در درون یک سنت شکل میگیرد،باعث میشود تا او از واژه اجماع در سنت اسلامی نیز استفاده شایانی برد که این واژه دارای ارتباطی خاص با دیدگاه پوپر درباره اجماع دانشمندان در جامعه علمی است.
البته در نقد از علم و تمدن غربی و بحرانزدگی مسلمانان در عصر حاضر،سردار نیز با دیگر نظریهپردازانی دارای اشتراک است،تازگی دیدگاه او در تأکید بر ضرورت باز تعریف واژگان اسلامی براساس سنت و شریعت اسلامی و سپس الگوگیری از نظام فلسفی و معرفتشناختی متفکران متقدم اسلامی،بویژه غزالی و ابن خلدون است."