خلاصة:
هنر مقدس با ساحت قدسی و متعالی در ارتباط است. از این رو، برای تعریف هنر مقدس، نخست باید تمایز میان «امر مقدس» و «نامقدس» را درک کرد و سپس ارتباط آن را با دین دریافت. اثر هنری، غیر از شان شیئی، شان «دیگری» هم دارد و تجلی «عالمی دیگر» است که به واسطه اثر هنری نشان داده می شود. بشر از ابتدای تاریخ و حتی پیش از آن، زندگی آمیخته با هنر را تجربه کرده و در بسیاری از موارد از طریق آثار هنری با الوهیت ارتباط داشته است، از این رو، باید دید که آیا جدایی دین از هنر امکان پذیر است؟ از سویی نگرش های متفاوت به هنر واکنش های متفاوت ادیان را نیز در پی داشته است که بارزترین آن نگرش های شمایلی، غیر شمایلی و شمایل شکنانه نسبت به تمثال ها می باشد. اما به هر حال، می توان مشاهده کرد که نقش هنر در تجلی آموزه های دینی انکارناپذیر است.
ملخص الجهاز:
بشر از ابتداي تاريخ و حتي پيش از آن، زندگي آميخته با هنر را تجربه کرده و در بسياري از موارد از طريق آثار هنري با الوهيت ارتباط داشته است ، از اين رو، بايد ديد که آيا جدايي دين از هنر امکانپذير است ؟ از سويي نگرشهاي متفاوت به هنر واکنش هاي متفـاوت اديان را نيز در پي داشته است که بارزترين آن نگرشهاي شمايلي ، غير شمايلي و شمايل شکنانه نسـبت بـه تمثـالهـا مي باشد.
با توجه بـه گسـتردگي اديـان و تفاوت موجود ميان اعتقادات ديني آنها طبيعي است که رويکردهاي متنوعي نسبت به هنـر دينـي وجود داشته باشد.
Grardus Van der Leeuw و با توجه به اهميت آنها، در اين مقاله نيز رويکردهاي دينـي نسـبت بـه هنرمقـدس متمرکـز بـر تمثال است .
در مجموع، قابل ذکر است که انسان نسبت به امر قدسي احساسي آکنده از لذت و خشـيت دارد کـه سراسر وجود او را لبريز مي نمايد و شايد لحظاتي او را از اين عـالم مـادي جـدا سـازد و احسـاس تعالي را در او برمي انگيزد، البته دليل آن واضح اسـت ، زيـرا امـر قدسـي ريشـه در الوهيـت دارد، الوهيتي که انسان با تماشاي موارد مقدس در پي وحدت با آن بر مـي آيـد.
هنـر هم چنين مي تواند سمت و سويي عرفاني داشته باشد، مثلا آنچه که در مسيحيت ، بـه ويـژه سـنن ارتودکس شرقي به وجود آمده است ؛ اين تمثالها مي توانند به عنوان نما يـا نمـاد مفهـوم حضـور مقدس، پشتيبان يا وسيله اي براي تعالي شخصي و اتحاد آني با الوهيت باشـند؛ چنـين هنـري در اصطلاح، عرفان ديداري ناميده مي شود.