خلاصة:
جریان های نقدی از منابع مهم و اساسی در هر واحد تجاری به شمار می رود و بسیاری از تصمیم های اقتصادی استفاده کنندگان بر اساس آن انجام می شود. سرمایه گذاران و اعتباردهندگان به عنوان تأمین کنندگان اصلی منابع مالی شرکت از سود و جریان های نقدی به عنوان معیاری از توانایی واحد تجاری در پرداخت سود سهام و ایفای تعهدات در آینده، استفاده می کنند. با توجه به ابهامات فنی حسابداری تعهدی و امکانات اطلاعاتی حسابداری نقدی، و اینکه هیأت استانداردهای حسابداری به مفید بودن اطلاعات جریان های نقدی برای تصمیم گیرندگان نیز اعتقاد دارد، صورت جریان وجوه نقد می تواند اطلاعات مهمی درباره ی مقادیر، دلایل و فواصل زمانی میان سود و دریافت و پرداخت وجه نقد، فراهم آورد. همچنین سرمایه گذاران، از اطلاعات مربوط به جریان های نقدی برای پیش بینی بازده سالانه سهام و به ویژه بازده غیرعادی سهام که در کیفیت تصمیم گیری اهمیت به سزایی دارد، استفاده می کنند. بر این اساس در این مقاله مبانی نظری جریان های نقدی با بازده غیر عادی سهام توضیح داده خواهد شد.
ملخص الجهاز:
"با توجه به اهمیت اطلاعات مربوط به جریان های نقدی هیأت استاندارد های حسابداری مالی(FASB) در استاندارد حسابداری شماره 95 هدف از این اطلاعات را کمک به سرمایه گذاران، بستانکاران وسایر استفاده کنندگان در ارزیابی موارد زیر بیان می کند(هیأت استانداردهای حسابداری مالی، 1987): 1- توانایی شرکت در ایجاد جریان های نقدی مثبت در آینده؛ 2- توانایی شرکت برای پرداختن تعهدات ، پرداخت سود سهام و نیاز شرکت برای تأمین مالی خارجی؛ 3- دلایل وجود اختلاف بین سود خالص و دریافت و پرداخت های نقدی؛ 4- جنبه های نقدی و غیر نقدی رویداد های سرمایه گذاری و تأمین مالی شرکت درطول دوره مالی؛ کمیته تدوین استاندارد های بین المللی حسابداری(IASC) 1 در استاندارد حسابداری شماره 7 بیان می کند که اطلاعات مربوط به جریان های نقدی بایستی برای استفاده کنندگان صورت International Accounting Standard Committee(AISC) های مالی به منظور ارزیابی توانائی واحد تجاری در ایجاد وجوه نقد و نیاز های آن در استفاده از این وجوه سودمند باشد.
سرمایه گذاران و اعتباردهندگان به عنوان تأمین کنندگان اصلی سرمایه شرکت بیشتر در تصمیم گیری های خود از اطلاعات مربوط به جریان های نقدی عملیاتی، به دلیل اینکه از لحاظ بیان و پیش بینی پذیری بازده اوراق بهادار توان مندی زیادی دارد، استفاده می کنند و حاضر نیستند در شرکتی که از فعالیت های عملیاتیش نقد کافی فراهم نمی شود سرمایه گذاری کنند(کریشنان و لارجی 1 ، 2000)."