خلاصة:
در طول تاریخ فلسفه، ابن سینا نخستین فیلسوفی است که بحث از موضوع و تعریف علم مابعدالطبیعه را به عنوان یک مسئله مهم متافیزیکی مطرح کرده و آن را مطلع الهیات شفاء قرار داده است. دیدگاه ابن سینا در باب موضوع و تعریف مابعدالطبیعه بسیار متاثر از اثر ماندگار حکیم ابونصر فارابی با عنوان رساله اغراض مابعدالطبیعه است. تامل در عبارات فارابی در این رساله، نشان دهنده میزان تاثیر دیدگاه فارابی در مورد مابعدالطبیعه، بر اندیشه ابن سینا است؛ تا حدی که می توان گفت که ساختار کلی نظام مابعدالطبیعی ابن سینا بر اساس مفاد این رساله شکل گرفته است و همان گونه که خود ابن سینا در زندگی نامه اش بدان معترف است، در مابعدالطبیعه، مدیون این اثر فارابی است. البته به رغم وجود شباهت های فراوان این دو اثر، تمایزات مهمی نیز بین آن ها مشاهده می شود که نشان دهنده ابتکارات و نوآوری های ابن سینا در بحث موضوع و تعریف مابعدالطبیعه نسبت به مباحث فارابی در رساله اغراض است.
ملخص الجهاز:
"وی معتقد است این موضوعات اگر به جهات و حیثیات دیگر مد نظر قرار گیرد،جای طرح در قلمرو آن علم خاص را ندارد؛به عنوان مثال،بحث از جوهر از حیث وجود،جسم از آن جهت که جوهر است،مقدار و عدد از آن حیث که موجود است و بحث از امور صوری یعنی اموری که تعلق به ماده ندارد،مثل صور عقلی و یا از آن حیث که در مادهای غیر از ماده اجسام تحقق دارد مثل صور علمیه که در نفس تحقق پیدا میکند،در طبیعیات و ریاضیات و منطق مورد بحث واقع نمیشود(ابن سینا،1404 ه،ص 12).
ابن سینا با اشراف به این بند مهم از کتاب متافیزیک ارسطو در فصل دوم مقاله اول الهیات شفا، پس از اینکه مسائل فلسفه اولی و رابطه آنها با موجود بما هو موجود را توضیح میدهد،چگونگی بحث از مبادی موجود در ما بعد الطبیعه را،با طرح یک شبهه و پاسخ به آن شرح میدهد.
ابن سینا در ادامه،به بیان نکته بسیار مهم میپردازد و آن این است که اگر در ما بعد الطبیعه در مورد مبادی موجود بما هو موجود به بحث و بررسی پرداخته میشود و بحث از مبادی،از مسائل ما بعد الطبیعی به شمار میرود،به این معنی نیست که همه موجومدات،دارای مبدأ باشند؛زیرا اگر همه موجودات دارای مبدأ باشند لازم میآید تا خود مبادی هم،دارای مبدأ باشد.
همانگونه که فارابی در رساله اراض بحث از مبدء مشترک تمامی موجودات را مسئلهای متافیزیکی میداند،ابن سینا نیز در فصل اول مقاله نخست براساس یک برهان اثبات میکند که مسئله وجود خدا مسئلهای متافیزیکی است؛یعنی اولا وجود خدا موضوع ما بعد الطبیعه نیست و ثانیا مسئلهای است که تنها ما بعد الطبیعه صلاحیت بررسی آن را دارد."