خلاصة:
توجه بیشتر پژوهشگران عرصه حدیث پژوهی به برخی مراکز حدیثی، موجب شده شناخت کمتری نسبت به مراکز دیگر ارائه شود و یا به ورطه فراموشی سپرده شوند. نمونه آن حوزه علمی ـ جغرافیایی، سمرقند و کش در منطقه خراسان قدیم و ماوراءالنهر است. اهمیت این مرکز هنگامی آشکار می شود که وابستگی های علمی مراکز حدیثی شیعی به آن از یک سو و تربیت دانشمندان و عالمان بزرگ شیعی در طول سالیان متمادی که نام هر یک از ایشان زینت بخش مجاهدت های علمی شیعیان است، از سویی دیگر، مورد مداقه قرار گیرد. با توجه به این مهم، نوشتار حاضر عهده دار معرفی کاملی از ابعاد این حوزه نشر معارف شیعی است و با استفاده از منابع مختلف رجالی و حدیثی و کتب تاریخ و جغرافیا، سعی دارد ابعاد مختلف آن، از جمله دوران شکل گیری و پیشینه حضور علمی شیعیان، اوج و افول و همچنین آثار علمی، استادان و شاگردان و کارکرد های این مرکز را شناسایی کند.
ملخص الجهاز:
"ه)نصر بن الصباح البلخی اصالتا بلخی است،اما به احتمال زیاد در سمرقند وکش حضوری فعال داشته است و اگرچه مرحومکشی به او نسبت غلو داده(کشی،1348 ش،ص 18)و عبارت شیخ دربارهاش:«لی جلة من کان فی عصره من المشایخ و العلماء و روی عنهم إلا أنه قیل:إنه کان من الطیارة غال»،تأملبرانگیز است(طوسی،1415 ق،449)،در عین حال بیشترین روایت مرحومکشی،بعد از استادش عیاشی،از اوست که به نظر میرسد از کتاب معرفة الناقلین نصر بن الصباح(نجاشی،1407 ق،ص 428)که احتمالا قبل از غلوش نگاشته،نقل شده باشد؛چه آنکه در مواردی مرحومکشی با تعبیراتی نظیر «ذکر یا حکی»از وی نقل میکند(کشی،1348 ش،صص 328،379 و 598).
نگاشتۀ رجالی دیگر،احتمالا همان گزارش عناوین راویان است که شیخ طوسی در رجالش عموما با دو تعبیر«من اصحاب العیاشی»و«من غلمان العیاشی»بیان کرده است که نزدیکی نقلها به یکدیگر و موضوع واحد این مجموعه(راویان منطقه خراسان و ماوراء النهر و به خصوص سمرقند و کش)نیز مؤید این مطلب است(طوسی، 1415 ق،صص 306،407،417،418،419،429،436،440،441،451 و 452) دو نکته الف)سبک نگارش:نکته مهم در میان این آثار،مسند بودن شرح حال و احکام راویان براساس روایات اهل بیت یا اصحاب ایشان است که نمونۀ آن در میان کتب رجالیون و فهرستنگاران متقدم شیعه،مانند برقی،ابن الغضائری،شیخ و نجاشی اندک و غیر قابل مقایسه است و شاید همین موضوع باعث توجه شیخ طوسی به نقل این کتاب بوده است."