ملخص الجهاز:
"هاجس نخستین سایه قصد است که در نفس آدمی پیدا میشود و پس از آن خاطر است که جریان قصد در آن نمایان میگردد مرحله حدیثنفس حالت و کیفیت توجه فکر آدمی به انجام عمل یا انصراف از آن است و درمرحله هم ترجیح قصد ارتکاب فعل یا ترک آن کمکم روشن خواهد شد و در نهایت در مرحله عزم،قصد در نفس آدمی تکمیل میشود و آنرا بحالت جرم مبدل میسازد2 ظاهرا چگونگی و جریان تشکیل قصد و در نهایت مسئولیت مرتکب گناه یا جرم را در مراحل پنجگانه فوق براساس احادیث و منابع حقوق اسلام میتوان به شرح زیر خلاصه نمود در مراتب اولیه تشکیل قصد یعنی پیدایش مراحل هاجس و خاطر در نزد آدمی چون این دو مرحله از روی اختیار حاصل نخواهد شد لذا انسان از جهت آن دو مسئول شمرده نمیشود و در مراحل حدیثنفس و هم نیز باستناد حدیث نبوی،(عفی عن امتی ما حدثت به نفوسها) پیامبر اکرم(ص)فرموده است امت من از حدیث نفس بخشوده هستند3و همچنین با استشهاد از حدیث منقول از آن حضرت(ص)(ان الهم بالحسنه یکتب حسنه و الهم بالسیئه لا یکتب سیئه)یعنی قصد به انجام کار نیک در مرحله هم نیک شمرده میشود ولی قصد بانجام کار زشت اگر ظهور خارجی پیدا نکند گناه بحساب نمیآید همچنین جمیل ابن دراج از امام صادق(ع)روایت کرده است(اذا هم العبد بالمعصیه لم تحسب علیه)چنانچه بنده خدواند قصد معصیت کند این قصد بر ضرر او حساب نمیشود4 باین ترتیب و بنا به توضیحات فوق میتوان گفت که مقدمات تشکیل قصد ارتکاب هر نوع رفتار عادی یا مجرمانه از ناحیه آدمی مستلزم پیدایش مراتب و جریان چهارگانه هاجس،خاطر،حدیثنفس و هم است بطوریکه بدون تصور کیفیتهای مذکور بحث درباره مرحله نهائی قصد یعنی عزم و تصمیمگیری مفهومی نخواهد داشت باوجوداین نباید چنین نتیجه گرفت که تحقق آنها به تنهائی موجب مواخذه و مسئولیت صاحب قصد خواهد شد بلکه آنچه که جریان قصد آدمی را برای بروز رفتار عادی یا مجرمانه فعلیت میبخشد،عزم و تصمیمگیری صاحب قصد است."