ملخص الجهاز:
"{Sمن همی گفتم که یا رب آن عذابS} {Sهم درین عالم بر ان بر من شتاب#تا در آن عالم فراغت با شدم#در چنین درخواست حلقه میزدم#این چنین رنجوریی پیدام شد#جان من از رنج بیآرام شد#ماندهام از ذکر و ز اوراد خود#بیخبر گشتم ز خویش و نیک و بد#گر نمیدیدم کنون من روی تو#ای خجسته وی مبارک بوی تو#میشدم از بند من یکبارگی#کردیم شاهانه این غمخوارگیS}بیمار صحابی ادامه میدهد که:به همین دلیلمن خداوند را خطاب میکردم که یا رب،آن عذابیکه در آخرت میخواهی به من بدهی،هم در این دنیابه من حواله کن،تا در عالم دیگر در فراغت و آسایشبه سر ببرم و برای مورد اجابت قرار گرفتنخواهشم،پافشاری و اصرار میورزیدم،لذا اینچنینرنجوری و ضعفی،در من پیدا شد و جانم از دردبیآرام و قرار شد.
تکمله: داستانی که بررسی شد،در شکم خود داستانها وحکایاتی کوچکتر نهفته داشت که از ذکر آن صرفنظر شد،اما در لابلای این اشعار،نکاتی حکمتآمیزبچشم میخورد که دارای مفاهیم نغز عرفانی بودکه ذیلا به دو مورد اشاره میشود: 1-مسئله عیادت از مریض: {Sدر عیادت رفتن تو فایده است#فایده آن باز با تو عایده است#فایده اول که آن شخص علیل#بوک قطبی باشد و شاه جلیل#ور نباشد قطب،یار ره بود#شه نباشد،فارس10اسپه بود#پس صله یاران ره لازم شمار#هر که باشد گر پیاده گر سوار#ور عدو باشد همین احسان نکوست#که به احسان بس عدو گشتست دوست#ور نگردد دوست کینش کم شود#زانک احسان کینه را مرهم شود#بس فواید هست غیر این ولیک#از درازی خائفم11ای یار نیکS}مولوی به مناسبت عیادت پیامبر اکرم از صحابیبیمار،فواید عیادت را بر میشمرد،اما تنها به ذکریک فایده اکتفا میکند میگوید که:در عیادتمریض فایدههائی برای آدمی دارد،که از آن نفعیعایدش میشود."