خلاصة:
در اسلام، «عدالت» از زیربناییترین مفاهیمی است که تحقق عینی آن در جامعه، از مهمترین اهداف اجتماعی و سیاسی این دین ذکر شده است. غالب مکاتب و نظریهها و نظامهای سیاسی سعی نمودهاند به طور نظری و عملی خود را بدان متصف کنند. همه انبیای الهی برای تحقق این اصل مبعوث شدهاند. دین مبین اسلام هم به عنوان آخرین دین، تحقق عدالت اجتماعی را سرلوحه اهداف خود قرار داده و از آنروست که میبینیم آیات بسیاری درباره عدالت و واژههای مترادف و متضاد آن وجود دارد، به گونهای که امام علی علیهالسلام در کلامی قرآن را «سخنگوی عدالت» مینامند. در این تحقیق با روش اسنادی تلاش شده است عدالت اجتماعی، که از اهمیتی فوقالعادهای در مدیریت اسلامی برخوردار است، بررسی و ابعاد و شاخصهای آن، با مراجعه به منابع دینی استخراج شود.
ملخص الجهاز:
"البته باید به این نکته توجه داشت که تمام مدیران در هر سطحی که باشند میتوانند رفتارها و سیره معصومان، بخصوص در دوران حاکمیت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و حضرت علی علیهالسلام را الگوی خود قرار داده، بهترین استفاده را از آن ببرند، زیرا از مهمترین امتیازهای تعالیم پیامبران و رسالتهای ایشان، دعوت به برقراری عدالت اجتماعی است و مجاهدتهای پیگیر برای گستردن گوهر عدل و عملی ساختن آن در میان مردم و دمیدن روح عدالت اجتماعی در جامعه انسانی و واداشتن مردم به پذیرش «عدل» و «احسان» بود، آنچه به عنوان بزرگترین ستونی به شمار میآید که زندگی در کره زمین بدان متکی است.
124 پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز میفرمایند: «جامعهای که در آن حق ضعیفان از زورمندان گرفته نمیشود، در نظر خداوند چه ارزشی دارد؟» 125 به همین دلیل، حضرت علی علیهالسلامخطاب به فرماندار مکه مینویسد: «در مصرف اموال عمومی، که در دست تو جمع شده است، اندیشه کن، و آن را به عیالمندان و گرسنگان پیرامونت ببخش، و به مستمندان و نیازمندانی که سخت به کمک مالی تو احتیاج دارند برسان، و مازاد را نزد ما بفرست تا در میان مردم نیازمندی که در این سامان هستند تقسیم گردد.
ناچیز نشمردن تلاش مردم: دیگر شاخص عدالت اجتماعی و از جمله حقوقی که مدیر باید آن را رعایت کند این است که تلاش زیردستان خود را ناچیز نشمارد و تلاش هر کس را به حساب خود فرد بگذارد؛ چنانکه حضرت علی علیهالسلام در نامه خود به مالکاشتر به صراحت به این نکته اشاره میکنند: «هرگز تلاش و رنج کسی را به حساب دیگری نگذار و ارزش خدمت او را ناچیز مشمار تا شرافت و بزرگی کسی موجب نگردد کار کوچکش را بزرگ بشماری، یا گمنامی کسی باعث شود کار بزرگ او را ناچیز بدانی."