ملخص الجهاز:
"حقائق التفسیر نیز در چنین زمینهای قرار دارد و به تعبیر زیبا و دقیقاتان کلبرگ گنجینهای است از تفکر قلبی صوفیان5؛گنجینهای که در عین بیان الهامات قلبی صوفیان در برخورد با آیات قرآنی و در عین بازنمود چگونگی بسط و پرورش تجربهء روحانی ایشان،به همین واسطه ما را از احوالشان نیز خبر میکند؛و حتی بیشتر، به متن فضای فرهنگی ایران اسلامی در سدهء چهارم هجری فراز میبرد تا از راه برنمودن نزاع صوفیان برجستهای چون ابن عطاء و جنید بر سر نحوهء استنباطشان از معانی آیات قرآنی،برنماید که تجربهء دینی و روحانی در جهان اسلام هرگز شکل یگانه و واحدی نداشته و تأویل این تجربههای چندگانه نیز با خوانشهای متعدد از اسلام آن هنگام در ارتباطی پیوسته بوده است؛خوانشهایی در مناسبت مستقیم با جغرافیای فرهنگی/مهرفتی جهان اسلام؛و از آن میان،به ویژه در مناسبت با دو فرهنگ خراسانی و بغدادی؛یا به تعبیر این روزگاری آن:در مناسبتی ویژسته با دو فرهنگ فرارودانی و میان رودانی.
اما این همهء ماجرا نیست؛مراجعهخ به متن حقائق التفسیر ما را با نامهایی روبرو میکند که پیش از هر چیز یادآور آموزههای گنوستیک حلاجاند؛نامهایی چون ابن عطا الادمی(م 903 ق)یگانه مدافع حلاج در برابر اتهامات وارد بر او که به همین دلیل در آزمون مرگ نیز با وی یار شد؛واسطی که به تحقیق لوئی ماسینیون همان محمد بن عبد الله هاشمی(م بعد از 023 ق)گردآورندهء آخرین آثار حلاج-و از جمله کتاب طواسین-است که در اهواز و بصره عهددار امور حلاجیان شد9؛فارس بن عیسی که به نشر عقاید حلاج در خراسان همت گماشت و در دفاع از آموزههای او کتابهایی نگاشت که به جز سلمی،ابو بکر کلاباذی در کتاب التعرف خود از آنها بهره گرفت01؛و نصر آبادی که بیشتر از او یاد کردیم و از پیروان حلاج بود."