خلاصة:
سالمندی یکی از مراحل مهم زندگی است و با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی شمار سالمندان در جوامع گوناگون رو به افزایش است. افزایش شمار سالمندان از یک سو و باورهای مذهبی و فرهنگی کشور ما مبنی بر اکرام سالمندان اهمیت پژوهش را در این زمینه آشکار میسازد.این`پژوهش با هدف مقایسهی حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی و شادکامی و افسردگی در سالمندان زن و مرد انجام گرفته است. روش مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود. جامعهی آماری تمامی سالمندان زن و مرد شهر شیراز بودند. حجم نمونه 379 نفر (200مرد و 179 زن) بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها از روش پرسشنامههای حمایت اجتماعی،Phillips ، رضایت از زندگیDiener و شادکامی و افسردگی Joseph & Lewis گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل فرضیهی 1و 2 از ماتریس همبستگی، فرضیهی 3 و 4 از تحلیل واریانس چند متغیری و برای پرسش 1 پژوهش، ازz فیشر استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها نشان دهندهی رابطهی معنیدار بین همهی متغییرهای پژوهش بودند. همچنین تفاوت معنی داری در مولفه حمایت دیگران از مولفه های حمایت اجتماعی و شادکامی و افسردگی و رضایت از زندگی بین زنان و مردان سالمند نشان داد ، بدین صورت که در مولفه حمایت دیگران و افسردگی میانگین زنان سالمند و در شادکامی و رضایت از زندگی میانگین مردان سالمند بیشتر بود.
ملخص الجهاز:
"همچنین، نتایج نشان دادند که بین شادکامی و افسردگی در زنان و مردان سالمند تفاوت معنی دار وجود دارد که نتایج بدست آمده از این یافته نیز با یافتههای رجبی زاده و رمضانی (Ramezani & Rajabi zadeh, 2003)، اصلانی و همکاران ) (Aslani et al, 2003 ، بختیاری و همکاران(Bakhtiyari et al, 2004) ، پاشا و همکاران(Pasha et al, 2007) ، بکمن و همکاران(Beckman et al, 1997) ، فیرست و همکاران (First et al, 1988) و تانوک و کاتونا (Tannock & Katone, 1995) که بر معناداری تفاوتهای جنسی در افسردگی و بالاتر بودن میزان افسردگی در زنان نسبت به مردان تأکید داشتند، همخوانی دارد.
سالمندانی که در سنین پیری مورد حمایت قرار گیرند، طبیعتا مشکلات کمتری از لحاظ اقتصادی و عاطفی خواهند داشت و از سلامت روان بالاتری برخوردار خواهند بود که این مسئله میتواند رابطهی حمایت خانواده و شادکامی را مورد تبیین قرار دهد، اما قویتر بودن این رابطه در مردان در مقایسه با زنان را میتوان اینگونه توضیح داد که چون در جامعهی ایرانی اعضای خانواده از لحاظ اقتصادی به مرد خانواده وابستهاند و مرد تصمیم گیرنده و مدیر خانواده است، لذا، اعضای خانواده برای وی احترام بیشتری قائلاند و اطاعت پذیری بیشتری از وی دارند؛ این موارد باعث میشود که اقتدار مرد خانواده در سالمندی هم حفظ گردد و همچنین، نقشی که فرهنگ جامعهی ما برای سالمندان بویژه مردان به عنوان افراد با تجربهی خانواده و مشاور و ریش سفید قایل میباشد باعث میگردد که سالمندان مرد نسبت به سالمندان زن از نقش فعالتری در جامعه برخوردار باشند که همهی این مسایل میتواند از علل معنادار بودن تفاوت زنان و مردان سالمند در ضرایب همبستگی بین حمایت خانواده و شادکامی باشد."