خلاصة:
هنر خوشنویسی همزاد و همراه فرهنگ و هنر ایران و اسلام است.١ خط زیبا از آغاز پیدایش در ادبیات اسلامی فارسی و معارف و هنر و معرفت دینی به عنوان یگانه محمل کلام وحی و تثبیت کنندة احساس هنری نقش یگانهای را ایفا کرده٢ و متناسب با موقعیتهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی و تجربة شرایط متفاوت، دارای اوج و فرودهایی بوده است. فرضیة اصلی این مقاله این است که فضای انقلاب اسلامی حیات تازهای از خوشنویسی را در دورة زمانی سیساله گذشته شکل داده است؛ به تبع این فضا فرضیة دوّم میتواند این باشد که با ایجاد بسترهای لازم خوشنویسی و به علت گرایش تعداد قابل توجهی از رهروان، این هنر به یکی از مولفههای فرهنگ عمومی تبدیل شده و از این طریق تحول کیفی و نیز نوآوری در این هنر رقمخورده است.در این مقاله براساس مطالعات اسنادی و کتابخانهای و بررسی آثار و از همه مهمتر تجربة به جان زیسته و انس دمادم با موضوع خوشنویسی، تغییر و تحولات کمّی و کیفی این هنر در یک دورة زمانی سیساله (١٣٨٩- ١٣٥٨) بررسی و ضرورت نقشآفرینیهای تازه مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است. واحدهای تحلیل و مطالعه از مقایسههای کمّی و مراجعه به آمار آغاز و سپس با مطالعة کیفی درخصوص آثار خوشنویسان، اهّم تغییرات، تحولات و نوآوریها به اجمال مورد بحث قرار گرفته است. شناسایی مهمترین آثار خوشنویسی اثرگذار و بررسی تاثیرات کیفی آنها از ویژگیهای دیگر این مقاله است. در عین حال، خوانندة اهل تامل میبایست به این نکتة ظریف توجه ویژه داشته باشد که اعمال هرگونه نوآوری و در یک مرتبة بالاتر ایجاد تحول در هنری مانند خوشنویسی به عنوان یک نظام هندسی منسجم امری ساده نیست ولی ملاحظه میشود که در دورة پس از انقلاب، خوشنویسی منتهای پیشرفت را در ارائة سبک و شیوه در قلم استادان و پیشروان این هنر تجربه کرده است. از علتهای اصلی این امر علاوه بر ممارست و سختکوشی استادان، شرایط اجتماعی و فرهنگی و بهوجود آمدن ظرفیت لازم برای این تغییر شگرف است. در واقع، شکلگیری شیوة تلفیقی، رشد سبکهای خوشنویسی، رشد کتابت و خلق آثار ارزشمند و تاثیرگذار را میتوان از مولفههای اصلی هنر خوشنویسی در سیسال گذشته دانست. ریشهیابی اولیه این مولفهها از مواردی است که تا حد ممکن در این مقاله به آن پرداخته شده است. به همنشینی خط با هنرهای همسایه و ضرورتهای سازگاری خط نستعلیق با تحولات فناوری و فرهنگ هم توجه شده است.
ملخص الجهاز:
"به بار نشستن سبکها و شیوههای خوشنویسی تازه ـ شیوة منحصر به فرد استاد عباس اخوین (متأثر از میرعماد بزرگ) ـ شیوة تلفیقی استاد امیرخانی (تلفیق شیوة معاصرین با کلهر و استحکام و ظرافت میرعماد) ـ شیوة منحصربهفرد استاد محمد احصایی (متأثر از میرحسین خوشنویسباشی و میرزا غلامرضا) ـ شیوة کتابت استاد خروش براساس هندسه و چیدمان ویژه کلمات (متأثر از استاد حسین میرخانی و عمادالکتاب) (تصویر ٤) ـ به بارنشستن قالب مقطعنویسی یا ترکیببندی یا جلینویسی، به اهتمام استادان و پیروان برجسته آنها با موضوع ادبیات و مضامین قرآنی ـ بزرگ شدن قطعات خط و پیدا کردن ویژگی نمایشگاهی (تصویر٥) ـ بهوجود آمدن نسل تازهای از هنرمندان نقاشیخط و تثبیت این گرایش مهم (نمایشگاه جمعی خرداد ٩٠ در موزه هنرهای معاصر و نمایشگاه جمعی ماه ٩٠ در گالری پردیس ملت) ـ حضور زنان در عرصه خوشنویسی به عنوان یک حرکت فراگیر و قابل توجه در بحثی مستقل ـ بهوجود آمدن شیوههای نوظهور مانند: ابداع خط معلی (به همت استاد حمید عجمی) و فراگیر شدن کاربردی آن در رسانهها ابداع خط کرشمه و سفیر (به همت احمد آریامنش) ابداع خط محبوب (به همت علی الهی) ـ نهضت مطالعه و بازگشت به آثار متقدمان در دورة فعلی، نسل نوجوی خوشنویسی معاصر ایران گرایش درخور توجهی به ابعاد انتزاعی هنر خط نشان میدهد؛ بهطوری که در حال حاضر بیشترین توجه به آثار میرزا غلامرضای اصفهانی (سیاهمشق) و ظرایف و دقایق شیوه میرعماد در کتابت و قطعهنویسی به عنوان الگو و سرمشق خوشنویسان معطوف شده است."