ملخص الجهاز:
"نکته دیگر اینکه وقتی حضرت امام رحمه الله در محافلدرس،اقوال و آرای دیگری را مطرح میکردند،احدیاز شاگردان حق اظهارنظر نداشت؛ولی وقتی نوبت بهموضعگیری خود ایشان فرا میرسید،فضا را باز گذاشتهبود که طلبهها انتقاد کنند.
شیوه تدریس ایشان بدین نحو بود که در ابتدا فرعیرا بیان میکردند و بعد به نقل دیدگاه علمای بزرگ،همچون شیخ انصاری،صاحب کفایه و میرزای نایینیدر این خصوص مبادرت میکردند و بعد از آن هم بهنقد کلمات منقول میپرداختند.
وقتی در خلال درس به نقل و نقد اقوالعلمایی همچون مرحوم نایینی و آقا ضیاء عراقی و محققخراسانی و نیز آقای بروجردی پرداختند،چنان با قدرتو قاطعیت و استحکام به انتقاد از مبانی دیگران و اثباتمبنای خویش پرداختند که هیچیک از شاگردان ایشاننتوانست خدشهای در کلام ایشان وارد کند.
دلیل آن هم این بودکه حضرت امام در خلال درس از کلمات بزرگانی،چونآقایان نایینی،آقا ضیاء عراقی و آقای کمپانی استفادهمیکردند و لازم بود شاگردان ایشان به منابع و مأخذمربوطه رجوع،و خود،عین عبارت بزرگان یادشده راملاحظه کنند.
نظر من این است که شاگرددرس خارج باید ضمن اینکه به ثبت دیدگاههای استاداهتمام ورزد،در جاهای لازم زیر نظر استاد خط بکشد وإن قلتی بزند و اگر چیزی بهنظرش نمیرسد،دست کمچیزی به استاد بگوید!» بعد مرحوم حاج شیخ در ادامه فرموده بودند:«از آن به بعددیگر روش درس خواندن ما عوض شد و سعی میکردیمروح نقادی و اجتهادی را در خودمان تقویت کنیم وپرورش دهیم.
این نشان از عدم توفیق مدرس دارد،اما وقتی امام در مسجد سلماسی درس را آغاز میکرد،اسکلت اصلی کلاس تشکیل شده بود و بهندرت یافتمیشدند طلبههایی که دیر سر جلسه حاضر شوند،آنها کهدیر میرسیدند،ناچار بودند روی پلههای ورودی مسجدبنشینند."