خلاصة:
جهان در ربع آخر قرن بیستم شاهد وقوع انقلاب هایی بوده است که از لحاظ علل، روند و برون دادهای انقلابی شباهت چندانی با انقلاب های پیشین نداشته اند. انقلاب اسلامی ایران، انقلاب های آمریکای لاتین و نیز انقلاب های اروپای شرقی، تحلیل های نظری گسترده ای را که در باب جامعه شناسی انقلاب صورت گرفته بود، منسوخ کردند. تا پیش از وقوع این دسته از « انقلاب های متفاوت » بیشتر نویسندگان در باره انقلاب بر انقلاب هایی مانند انقلاب انگلستان(1640)، انقلاب فرانسه(1789)، انقلاب روسیه(1917) و انقلاب چین(1949) تمرکز کرده و عمدتا براساس داده های این انقلاب ها به تئوری پردازی پرداختند که نتیجه آن سه نسل متفاوت از نظریه های انقلاب بود. اما رخ دادهای انقلابی دهه های پایانی قرن بیستم و ازجمله انقلاب اسلامی ایران به گفته برخی از برجسته ترین صاحب نظران پدیده انقلاب، منشا گذار تئوریک به سوی نسل چهارم نظریه های انقلاب گردیده اند. ما در این مقاله تلاش می کنیم تا ضمن بررسی اجمالی سیر نظریه های انقلاب از نسل اول تا چهارم، به بررسی نقش و جایگاه انقلاب اسلامی ایران در تحول مباحث انقلاب و گذار از نسل سوم به نسل چهارم نظریه های انقلاب بپردازیم.