ملخص الجهاز:
"بطور مثال یکآموزگار دبستان در انگلستان و آمریکایک چهارم برابر درآمد سرانه حقوقدریافت میکند و در جامائیکا سه برابرو در کشور غنا و پنج برابر و در نیجریهتقریبا هفت برابر درآمد سرانه یکآموزگار حقوق میگیرد یک مثالدیگر این موضوع را بیشتر روشن میکندمثلا حقوق یک جوان انگلیسی که تازهدانشگاه را ترک میکند تقریبا مساویبا حقوق یک کارگر معدن است اما درمستعمرات انگلیس در افریقا همینفارغ التحصیل دانشگاه هفت برابرکارگر معدن مزد دریافت میکند مهمترین اثر این همه اختلافدر دستمزدها و حقوقها اینست کهخدمات دولتی و عمومی در کشورهایعقبافتاده بسیار گران تمام میشوددر کشور امریکا برای اینکه همهبچههای امریکائی هشت کلاس مقدماتیرا تحصیل کنند 0/8 درصد درآمدملی صرف هزینه آن میشود.
2-اکثر دولتها مثل صاحبانصنایع مایلند بیشتر سرمایهها را درپایتخت و یا یکی دو شهر به مصرفرسانده مدرسه تاسیس کنند و بیمارستانبسازند و آب لولهکشی برای مردمبطور کلی هرگونه خدمات اجتماعیمورد نیاز عمومی را تامین نمایند علتاین مسئله اینست که وزیران در پایتختزندگی میکنند و احتیاجات شهرهایبزرگ را بیشتر حس میکنند و براینقایص آن اهمیت بیشتری قائلمیشوند و سعی میشود اقلا چند نقطهمدرن و جالب توجه برای خارجیان وحتی مردم سایر شهر که از این نقاطبازدید میکنند ایجاد نمایند.
3-سومین علت تمرکزهایشهری کثرت عدم افرادیست که ششکلاس ابتدائی را تمام کرده و وارداجتماع شدند اکثریت کشورهایآفریقائی برنامههای آموزشی غلطیرا اجرا میکنند بجای اینکه ازمنابع محدود خود برای تربیتافراد دیپلمه و متخصص و کارگرماهر و نیمه ماهر و صاحبان حرفهاستفاده کنند اکثریت بودجههایفرهنگی آنها برای تاسیس مدرسهابتدائی و بدون ایجاد هرگونه مهارتدر بچهها بمصرف میرسد نتیجه ایندشه که امروز افریقا از نظر افرادماهر بشدت در مضیقه است و در مقابلبا عده کثیری افراد شش کلاس تحصیلکرده مواجه است که نه تنها بکارینمیخورند بلکه تطبیق آنها در اموراقتصادی هم باشکال برمیخورد."