ملخص الجهاز:
"لیکن مسئلهاساسیتر این استکه آیا افزایش درآمد عمومی جهت استفاده در طرحهایتوسعه نظام اداری و بالاتر از همه سیاستی را از طریق کاهش هزینههای جاریدولتی تضعیف نمیسازد؟آیا ایستادگی در مقابل فشارهای سیاسی و صدایاعتراضآمیز مردم در مورد افزایش هزینههای دفاعی،حقوق کارمنداندولت موقعیکه پول دولت کم است امکانپذیر هست؟قدرت درک حتی سادهترین تحلیل اقتصادی آنچنان نیست که بتوان افزایش درآمدهای مالیاتیرا برای تامین اضافه بودجه جهت هدفهای توسعه بسهولت تومجیه نمود.
عناصر دیگربویژه اگر آنها بیش از سیاستهائی که رسیدن برشداقتصادی را در مدت خیلی طولانی امکانپذیر میسازد بطور آشکار و قطعی مفیدباشند زیاد مورد استفاده قرار میگیرند این موضوع بیشتر در کشورهائی کهدولت در مورد سیاستهای مربوط به انتخابهای متناوب متکی بحمایت ملتاست و کشورهائی که بمقتضای سیاست منافع برنامههای کوتاهمدت بر برنامهایبلندمدت میچربد صادق میباشد در چنین شرایطی پیشرفت روشها که بوسیلهآنها سیاست بودجهای کشور میتواند بطور عاقلانه و منطقی اتخاذ گردد کاملاضروری بنظر میرسد لکن پاسخ کافی برای سئوالی که در این مقاله مطرح شدهاست تلقی نمیگردد بعلاوه اگر دولتها در صورت امکان تابع فشارهائی کهدر اثر تاکید بیشتر روی منافع درازمدت جامعهشناسی میگردند باشد مطلوبخواهد شد.
علاوه بر این نوع وسایل اداری که نشان میدهد باحتمال قوی یا عدماحتمال کم هرگونه افزایش درآمدها اجرای هدفهای توسعه را ممکن می-سازد شاید وقت آن رسیده باشد که مسئله استراتژی بسیج مالی داخلی را کهمنحصرا بر اساس افزایش مالیاتها استوار باشد برای عدهای از کشورهامطرح کرده علت تاکید زیاد در مورد پسانداز عمومی اینست که در کشور-های کم توسعه عواملی وجود دارد که علاقه و تمایل بخش خصوصی را نسبتبه پسانداز قویا تححت تاثیر قرار میدهد از قبیل اصرار برای افزایش مصرف(ناشی از علاقه شدید مردم برساندن سطح زندگی خود بپایه مردم کشورهایپیشرفته)بیثباتی سیاسی ترس از تورم و غیره."