ملخص الجهاز:
"پس همانقدر که عوامل مثبت رشد را سریعمیسازد وجود عوامل منفی و موانع اداری در راه نیل برشد و یا تهیهوسائل رسیدن برشد سدهائی ایجاد خواهد کرد از جمله وسائل عمدهنیل برشد اقتصادی مسئله توسعه صادرات را باید بشمار آورد و درپایان این بحث نویسنده به مسئله رهبری دولت اشاره میکند ومعتقد است که اگر دستگاههای دولتی کارآمد باشند،برخلافآنچه شیوع عام دارد،فعالیتهای اقتصادی را دولت بهتراز بنگاههای خصوصی میتواند بعهده بگیرد مخصوصا با توجه باهمیتمدیریت در اجتماعات کمرشد که صاحبکاران کارآمد در آنها وجودندارد بیشتر از جوامع پیشرفته نقش دولت نمایان میگردد در جوامعیکه دارای اقتصاد برنامهای هستند حدود اختیارات دولت بسیار وسیعترمیگردد نظارت بر عرضه و تقاضا و تصدی عملیات بنگاهداری و خیلیمسائل دیگر در زیر نظر دولت قرار میگیرد اما هنگامیکه دستگاهدولتی در کشورهای کمرشد بوظایف خود آشنا نباشد و یا اهمیتآنرا نداند،موانعی در راه رشد ایجاد خواهد شد،که قبل از همه سوء ظنو بیاعتمادی افراد را بدولت جلب خواهد کرد.
نویسنده در اینجا-ایجاد صنایع مادر را پیشنهاد میکند وحمایت از صنایع نوزاد را و ایجاد شهرهای صنعتی را بمنظور کمکبتاسیس صنایع متوسط و کوچک در زمینه پیشرفت صنعت هدف اصلی ازایجاد مراکز صنعتی آنست که زیرسازی توسعه صنایع توسط دولتصورت گیرد زیرا اکثر اوقات سرمایهگذاران خصوصی کمتر در نواحیناآزموده سرمایهگذاری میکنند مسئله دیگر بهبود در امر کشاورزیو مکانیزه کردن آن توسعه صنایع وابسته بان را بررسی میکند و بعدبه توسعه و بهبود ارتباطات و حملونقل اشاره میکند در آخرین قسمتکتاب نویسنده بخشی پیرامون اصلاح روشهای تولید دارد و معتقداست که روشهای تولید در کشورهای کمرشد در مرحله نازل و بدویقرار دارند و این امر بعوامل متعددی مربوط است که مهمترین آنهارا پائین بودن سطح فنون و فرهنگ،عوامل نامساعد اجتماعی،ضعفمدیریت و کمی سرمایه را میتوان ذکر کرد بنابراین اقداماتی کهدر اینگونه کشورها برای بهبود در روشهای تولید و افزایش تولیداتبعمل میآید."