خلاصة:
در این مقاله نویسنده کوشیده است برای این پرسش که آیا رفتار هیجانی و احساسی ارزش اخلاقی دارد یا نه، پاسخی بیابد. در این راستا نخست به معیار ارزش در رفتارهای اخلاقی از دیدگاه فیلسوفان مسلمان اخلاق می پردازد. سپس فرضیه های ممکن در مورد پاسخ پرسش فوق را مطرح کرده و پنج فرضیه را مورد ارزیابی قرار می دهد. در نهایت به این نتیجه می رسد که رفتارهای هیجانی و احساسی تا زمانی که به گونه ای به عقلانیت و انتخاب عقلانی برنگردد، ارزش اخلاقی ندارند.
In this article، the writer tries to find an answer to the question as to whether emotional behavior is morally valued or not. To this end، first، he addresses the value standard in moral behaviors from the viewpoint of the Muslim philosophers. Then، he sets forth possible hypotheses for answering the above questions and evaluates five hypotheses. Finally، he makes the conclusion that the emotional behaviors are not morally valued so long as they do not somehow return to rationality and intellectual selection.
ملخص الجهاز:
"بر اساس بیشتر دیدگاه ها در ملاک فعل اخلاقی ـ چنان که بعدا اشاره می کنیم ـ، کارهایی که با انگیزه عقلانی صورت می گیرد، قابلیت ارزش گذاری اخلاقی دارند، اما کارهایی که با انگیزه احساس و عاطفه و ـ به قول روان شناسان ـ هیجانات انجام می گیرد، جای پرسش دارد که آیا این گونه کارها شایسته ارزش گذاری هستند یا خیر؟ آنچه باعث تردید در ارزش گذاری می شود، دو چیز است: یکی اینکه این گونه کارها چون ناشی از نیروی احساس و هیجان است، فاقد عنصر عقلانیت است؛ یعنی انسان در این کارها بر اساس محاسبه و حکم عقل تصمیم نمی گیرد، بلکه تحت تأثیر نیروی درونی دیگری که با عقل چندان رابطه ای ندارد، به صورت واکنشی تصمیم می گیرد.
(مهدوی کنی، /۱۷) حال اگر عناصر عقلانیت و اختیار را از عوامل مؤثر در ارزشمندی عمل بدانیم، ارزش کارهای احساسی و هیجانی که به صورت واکنشی انجام می شود، مورد تردید قرار می گیرد؛ و این تردید نه تنها بخش زیادی از کارهای اخلاقی انسان را زیر سؤال می برد، که باعث می شود کارهای نیک مؤمنان که با انگیزه هیجاناتی مانند ترس از عذاب جهنم یا طمع و علاقه شدید به بهشت و نعمت های بهشتی انجام می گیرد نیز زیر سؤال رود."