خلاصة:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه استعدادهای چندگانه در دانشآموزان پسر نابینا و بینای مقطع راهنمایی شهر تهران است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام آن زمینهای میباشد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشآموزان نابینا و بینای مقطع راهنمایی شهر تهران تشکیل میدهند. از میان جامعه آماری دانشآموزان عادی 60 دانشآموز بینا به روش خوشهای و از جامعه نابینایان 60 نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه استعدادهای چندگانه گاردنر است. دادههای به دست آمده با استفاده از (T) مستقل میان دو گروه بررسی و مقایسه شد. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که میان دانش آموزان نابینا و بینا در هیچ کدام از استعدادهای چندگانه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<p). نتیجهگیری: از یافتههای به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که افراد نابینا با وجود نداشتن بینایی، قادرند این توانایی را از طریق دیگر حواس جبران کنند. پیشنهاد میشود، که هر یک از مسؤولان و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت ضمن تشخیص و شناسایی هر یک از توانمندیهای افراد نابینا، به تقویت و پرورش هر یک از آنها همت گمارند تا زمینه استقلال هر چه بیشتر این افراد در زمینههای گوناگون فراهم شود.
ملخص الجهاز:
"بررسی و مقایسۀ استعدادهای چندگانۀ گاردنر در دانشآموزان پسر نابینا و بینای مقطع راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 91ـ90 حافظ پادروند 1 پرویز شریفی درآمدی 2 اکبر رضایی فرد 3 حسین عفیفی 4 تاریخ وصول: 24/6/90 تاریخ پذیرش: 26/11/90 چکیده واژگان کلیدی: ـ کارشناسی ارشد روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی ـ دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی ـ مدرس مرکز تربیت معلم شهید بهشتی اقلید شیراز ـ کارشناسی ارشد روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی مقدمه هوش یکی از سرمایههای بی بدلیل ماست از همان زمانی که روانشناسان به تشخیص و ارزیابی آن پرداختند، دیدگاههای متفاوتی در مورد آن شکل گرفت.
اگرچه افراد نابینا ممکن است در درک مفاهیم ریاضی مشکلات یادگیری داشته باشند دلیلی موجود نیست که فکر کنیم دانشآموزانی که دارای آسیب بینایی هستند، با ایجاد تغییرات مناسب در محیط یادگیریشان در حیطه دریافت و درک مفاهیم ریاضی و منطق پیشرفت نخواهند کرد (هوگوز،1983، به نقل از ورنر، تامپکینز، کالاتا، ترجمه شریفی درآمدی، رونقی، یزدی 1390).
مارگیر امیر Arier Rokem ,merav Anissar Celest رود (1380) در پژوهشی با عنوان «بررسی و مقایسه ویژگیهای شخصیتی دانش آموزان دختر دبیرستانی نابینا و کم بینا و بینا شهر تهران به این نتیجه دست یافت که میان افراد نابینا با کم بینا و عادی در ویژگیهای شخصیتی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
در پژوهشی که توسط پزشکی (1381) تحت عنوان بررسی و مقایسه بینش هیجانی در دختران کم بینا و بینای مقطع دبیرستان شهرتهران انجام گرفت، نتایج حاصله نشان داد که در میان مؤلفههای بینش هیجانی تفاوت معناداری بین دو گروه وجود ندارد.
بحث و نتیجه گیری این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه استعدادهای چندگانه گاردنر در مؤلفههای درون فردی، کلامی، بدنی ـ جنبشی، بین فردی، منطقیـ ریاضی، و طبیعتگرایانه در بین دانشآموزان نابینا و بینای مقطع راهنمایی شهر تهران بود."